مالیخولیا شکلی از اختلال افسردگی است که بر تمام جنبههای زندگی شخص اثر منفی خواهد گذاشت؛ از تفاوت آن با افسردگی اساسی چه میدانید؟
نویسنده : دکتر مهدی سودآوری| روانشناس و مدرس دانشگاه
اصطلاح مالیخولیا یا ملانکولی در اصل یک واژه یونانی به معنای اندوه است. افسردگی ملانکولیک یا افسردگی مالیخولیایی نوعی از افسردگی است که در آن، نشانههای جسمی بیشتر از نشانههای روانی و ذهنی است و فرد به طور دایم درگیری ذهنی با موضوعات مختلف دارد و نمیتواند از زندگی لذت ببرد.
این شکل از افسردگی کمتر شناخته شده و اطلاعات افراد درباره علایم و راهکارهای درمان آن کم است. بنابراین افرادی که به آن مبتلا
می شوند، دردسرهای زیادی خواهند داشت و در صورت درمان نشدن، کیفیت زندگیشان بسیار پایین خواهد آمد. در ادامه، نکاتی برای آشنایی بیشتر با این مدل از افسردگی خواهید خواند.
فقدان تجربه لذت در امور لذتبخش
افراد مبتلا به افسردگی ملانکولیک مدام دچار دل مشغولی و نگرانی هستند. این افراد در رویدادها وقایع زندگی بیش از حد آشفته شده و دچار درگیری ذهنی میشوند. همچنین به دلیل فقدان تجربه لذت در امور لذتبخش و خوشایند زندگی، در معرض انزوا قرار دارند. این نوع از افسردگی برخلاف مدل رایج آن، بیشتر درونی بوده و ممکن است در غیاب اتفاقات ناراحتکننده و استرسزا در فرد رخ دهد.
علایم ابتلا به افسردگی ملانکولیک
افرادی که به افسردگی ملانکولیک دچار هستند، علایمی مشابه با اختلال افسردگی اساسی دارند؛ علایمی نظیر خلق افسرده و غمگین، بیلذتی، اختلال در خواب و اشتها، کاهش توجه و تمرکز و …، با این تفاوت که برخی علایم در اختلال افسردگی ملانکولیک شدیدتر است و معمولاً علت و ریشه درونی دارد. لذت نبردن تقریباً در تمام فعالیتها به حدی است که آنها در مواجهه با محرکهای لذتبخش هم حتی به صورت موقت احساس بهتری ندارند و در اصطلاح بهشدت دلمرده هستند. علایم جسمی مثل اختلال خواب، سردرد، کاهش مقاومت سیستم ایمنیبدن و … در این حالت بیشتر از افسردگی اساسی است. این افراد انگیزهای برای ادامه زندگی ندارند چون از هیچ چیزی لذت نمی برند. بحث دلیل زندگی، معنای زندگی و مفهوم لذت از مهمترین سوالات ذهنی این افراد است. نیاز به درمان تخصصی بسیار حس میشود چون در فقدان دلیلی برای زندگی، احتمال رفتارهای پرخطر بسیار بالا میرود.
تشخیص افسردگی مالیخولیایی
شدت و نوع علایم افسردگی مالخولیایی از فردی به فرد دیگر متفاوت است. فرد مبتلا با مراجعه به روانپزشک میتواند از شدت آن مطلع شده و از روند پیشرفت این اختلال جلوگیری کند. برای انجام این تشخیص، پزشک معمولا چنین سوالاتی را میپرسد: آیا برای بلند شدن از رختخواب و شروع کار در صبح مشکل دارید؟ خواب شما کیفیت و نظم دارد؟ آیا از انجام همان کارهایی که زمانی انجام میدادید هنوز لذت میبرید؟ چه چیزی باعث بهبود خلقوخوی شما میشود؟ میتوانید تمرکز روی یک موضوع داشته باشید؟
درمان افسردگی مالیخولیایی
این مدل از افسردگی معمولا با داروهای ضدافسردگی جدید درمان میشود که نیاز به تجویز توسط روانپزشک دارد. با این حال، بسیاری از افرادی که مبتلا به افسردگی با ویژگیهای مالیخولیایی هستند ممکن است به داروهای ضد افسردگی قدیمیتر واکنش بهتری نشان دهند. این داروها به مهار تجزیه سروتونین و نوراپی نفرین در مغز کمک میکنند و در نتیجه احتمالا حس خوشایندی برای فرد ایجاد میشود. همچنین بسیاری از افراد هم با تشخیص روانپزشک نیازی به مصرف دارو نداشته و میتوان از طریق صحبت و گفتوگو با روانشناس یا روانپزشک، فرد درمان شود. ترکیبی از این دو روش درمانی معمولا موثرتر از هر یک از این درمانها به تنهایی است. گفتار درمانی شامل ملاقات منظم با یک درمانگر برای بحث در مورد علایم و مسائل مرتبط است، در واقع فرد پس از چند جلسه صحبت، متوجه بهبود وضعیت روحی خود میشود.