آیتت الله مسایلی به ارتش و شهربانی پیغام فرستاد که به انقلاب بپیوندند ولی آنها گوش نکردند در ادامه روز خونین انقلاب اسلامی اردبیل رقم خورد.
داستان تاریخ انقلاب اردبیل
با ورود امام خمینی به وطن گام مهم بعدی برای تشکیل حکومت اسلامی برداشته شد و حضرت امام در نخستین اقدام خود دولت موقت را برای اجرای رفراندوم و تعیین نظام کشور به مسئولیت مهندس بازرگان مأمور نمودند.
در پی این انتصاب در سراسر ایران از جمله اردبیل به حمایت از دولت موقت راهپیمایی برپا گردید و مقدمات تشکیل نظام اسلامی فراهم شد و با پیوستن همافران به انقلاب اسلامی آهنگ سقوط نظام شاهنشاهی شتاب گرفت.
در این زمینه در کتاب «انقلاب اسلامی در اردبیل» که توسط مرکز اسناد انقلاب اسلامی منتشر شده آمده است:
انقلاب اسلامی در روز ۲۲ بهمن در تهران با تصرف مراکز حساس به پیروزی رسید. این فرایند در شهرهای مختلف با یکی دو روز تأخیر انجام گرفت.
انتشار اخبار سقوط نظام شاهنشاهی در تهران روز ۲۳ بهمن به شهرستان‌ها رسید و مردم به توزیع گل و شیرینی و ابراز خوشحالی پرداختند. در این روز عده‌ای از مردم اردبیل در مقابل شهربانی اردبیل تجمع کردند که باعث درگیری بین مردم و نیروهای شهربانی شد.
در این درگیری تلخ‌ترین حوادث انقلاب اسلامی اردبیل به وقوع پیوست و ۲۳ نفر از مردم به شهادت رسیدند، در این درگیری ۱۱ مأمور شهربانی هم کشته شدند.
در روز ۲۳ بهمن ۱۳۵۷ آیت‌الله مسایلی به ارتش و شهربانی پیغام فرستاد که به انقلاب بپیوندند. ارتش تمکین کرد لیکن شهربانی مقاومت نمود و در ادامه روز خونین انقلاب اسلامی اردبیل رقم خورد.
ابراهیم رمضانی از جمله شهدای این واقعه است. پدر‌ش شهادت ابراهیم را اینگونه روایت کرده است: «روز ۲۳ بهمن بود آمدند گفتند که در خیابان جوانان را نیروهای شهربانی با گلوله می‌زنند و چند نفر شهید و عده‌ای هم زخمی شدند و مردم هم شهربانی را محاصره کردند و فرزند دیگرم آمد و گفت که ابراهیم هم زخمی شده برده‌اند دکتر، رفتم بیمارستان دیدم که مجروح شده است. ساعت او را درآورده و به من دادند. فردای آن روز بود که شهید شد.»
در این باره بخوانید:
قتل عام خونین در اردبیل
رسول جمالی راوی واقعه ۲۳ بهمن اردبیل را چنین روایت کرده است: «در مقابل قلعه که الآن بیمارستان شده است قبلاً مقر شهربانی بود که توسط نیروهای شهربانی سنگربندی شده بود، هر کس که به سمت آنها می‌آمد را می‌زدند. تا اینکه دیدند سیل جماعت به سمت آنها روان است. تعجب هم داشت تیر مثل باران می‌بارید ولی مردم عوض اینکه فرار کنند به سمت گلوله‌ها می‌رفتند. یادم است ساختمان شهربانی یک راه مخفی به ساختمان آموزش و پرورش که نزدیکی آن بود داشت. نیروهای پلیس وقتی دیده بودند که نمی‌توانند مقاومت کنند و از آن طرف ارتش هم به مردم پیوسته آنها را تهدید به مقابله کرده بود از آن راه مخفی متواری شده و فرار کرده بودند و بیشترین شهید نیز که اردبیل داد در این روز بود و نام میدان شهدا به خاطر همین شهدا به این میدان داده شد و انقلاب اردبیل در آنجا به پیروزی رسید.»
تما م انقلا با ت دینا که با ظلم و خونریزی انجا م گر فته به فسا د و ظلم ختم شده است در سال ۱۳۵۸ در ار دبیل فساد و ظلم را به اسم انقلا ب شرو ع کر دند که الا ن میوه ها یش قا بل دید است و دوغ گو دشمن خداست – تنها ملایی که در صحنه انقلا ب اردبیل بو د حا جی فرشی بود که با تما م شها مت در اول صف را ه می رفت و تنها اسلحه مو جود یک تفنگ شکا ر چی بود که و ها ب خا ن فر ستا ده بود
زمان شاه یکی پشت تریبون نطق می کرد همه داد می‌زدند :: صحیح است مرحبا احسن. که انتظار شما هم از خوانندگان مقاله شما همین است . که برای اینکه دل شما خدای نکرده نشکند و عصبانی شده و در ماه نزول قرآن مجید انتقاد بنده باعث حاکمیت و کنترل جناب شیطان بر شما نشود . از اینجا به شما مرحبا و احسن و آفرین و صحیح است می فرستیم تا مبادا کدورت و کینه و فتنه به پا شود .
این رسول جمالی هر کس باشد آنجا تشریف نداشت یا توهم دارند اسم میدان قلعه قاباغی هست حدود ساعت یک ظهر بود تمام میدان پر جمعیت بود پاسبان ها تکی یا دو تایی بیرون می آمدند تسلیم می شدند که متاسفانه اینها را می‌ریختند با قمه و چاقو می‌زدند و عده ای از پاسبان ها هم از طبقه ۲ نگاه می کردند و دیگر بیرون نیامدند در این حال عده ای از مریدان جناب محمد مسایلی که مجاهدین خلق هم بودند شروع کردند شعار قاتل ها را می خواهیم در صورتی که قاتل اصلی رییس شهربانی و رییس اطلاعات شهربانی بود که با دستور آنها به مردم در عرض سال ۵۷ تیر اندازی شده بود و اردبیل فقط ۵ یا ۶ نفر شهید داشت. و در این حین مردم وارد ساختمان شهربانی شدند پاسبان هایی که در طبقه ۲ گیر افتاده بودند راه فرار نداشتند و از بالا در داخل ساختمان در راه پله مردم را به رگبار بستند تا فرار کنند که حدود بیش از بیست نفر تیر خوردند و یک دوست خوب من هم بود که شهید شد و مردم به بیرون ریختند و پاسبان ها از در پشت به طرف ساختمان مخابرات فرار کردند که فقط احتمالا دو نفرشان هنوز در طبقه ۲ گیر افتادند که از بالا از پنجره به بیرون چند تیر زدند و پاسبان ها که از در پشت فرار میکردند آنجا هم پر مردم بود که برای دور کردن مردم همه را پایین تنه می زدند تا فرار کردند که تمام شهدا از مردم اکثرا داخل ساختمان بود بقیه اطراف ساختمان شهربانی. ولی در ساعات بعدی حدود ۱۵ نفر از پاسبان ها در خیابان های اطراف شهربانی با قمه و اسلحه و تبر که دهانی آورده بودند کشته شدند و جنازه اینها را سر بریدند و دست و پایشان را قطع کردند آلت تناسلی شان را می بریدند و با ۲ تا وانت جنازه اینها را با طناب در خیابان ها می کشیدند که تمام خیابان ها پر خون شده بود و جنازه ها و تکه بدن سوخته شده پاسبان ها بودند را وقت شب اتش نشانی از سطح شهر جمع کرد و فردا تمام خون ها را شهربانی از خیابان ها شست. حال جالب این است که رییس شهربانی و افسران شهربانی با ملا محمد مسایلی و اعضای گروه ضربت بهترین دوست بودند در ۲۳ بهمن پاسبان ها را ۳ گروه می کشتند و بدنشان را تکه تکه می کردند گروه اول جنایتکاران و متجاوزان به بچه و دزدی ها بودند که زمان شاه پاسبان ها اینها را گرفته و زده بودند گروه دوم افرادی بودند که پاسبان ها به آنها زورگویی کرده بودند و گروه سوم اکثر جوان بودند که در عرض سال ۵۷ در انقلاب از پاسبان ن ها با باطوم کتک خورده بودند . ولی پاسبان ها کارگر بودند فقط به دستور رییس شهربانی و ارتش عمل می کردند و ساواک قدرت مطلق بود ولی تمام ملاهای انقلابی اردبیل حتی خود ملت هادی غفاری در سال ۵۲ خدمت سربازی در اردبیل می کرد همگی با ساواک همکاری کامل داشتند هادی غفاری در نشریه آریانا برای چاپلوسی در شأن شاه شعر می نوشت که در سال ۵۸ گروه ضربت ریختند و تمام نشریه ها را از دبیرستان ها جمع کردند و معدوم شدند و آقای مسایلی و ابوذر بیدار و اکبر اجاق نژاد برادران شهبازی سید متین و جوانان فاسد که در سال ۵۶ و ۵۷ انقلابی شده بودند تصفیه حساب های شخصی و اعدام را شروع کردند با هر کس که به اینها دختر نداده بود و دزدی و تقلب هایشان را در دبیرستان ها گرفته بود در فروردین ۵۸ علی مشکینی و هادی غفاری به اردبیل آمدند و عناصر ساواک در گروه ضربت بودند شخصی به نام عادل ارشقی و ناطق ارشقی و حسن پور و دوستان ساواکی و نوچه ها یشان مثل حمید و اژدر محمدی. و شخصی ساواکی به اسم نجفی رییس ساواک را که دقیق می‌دانست کجا هست رفت آورد به گروه ضربت و تراب حاجی علیلو رییس ساواک اردبیل را تهدید کردند که اگر یک از ملا های رهبر انقلاب را لو بدهید هر ۲ بچه کوچک تو تجاوز می شود و کشته می شوند و حدود ۳۰ دقیقه هادی غفاری خودکار را لایق ناخن ها تراب حاج علیلو می کرده و ناخن هایش را می کنده و می گفته که رییس دبیرستانی را که علی مشکینی و محمد مسایلی از طلبگی با او ضدیت داشتند لو بدهد که همکار ساواک بوده و تا او را هم اعدام کنند و حاج علیلو که زیر شکنجه بوده انکار می کند که این شخص همکار بوده و جالب که این رییس دبیرستان ده ها تقلب امتحان را گرفته بوده است و آقایان متقلبان در حال کتک زدن به این شخص بودند و هادی غفاری شکنجه میکردند جناب جلیل باباپور و پسران جواد شهبازی عسگر کریمیان و اجاق نژاد سید متین هم تشریف داشتند و تراب حاج علیلو می گوید مرا خواهید کشید فقط بچه های مرا نکشید. و جناب جلیل باباپور و اژدر و حمید وقتی کسی را اعدام می کردند دستشان را به خون اعدامی می‌زدند و به زندان می‌رفتند و به زندانیان نشان میدادند که سلیم موذن زاده هم شاهد بود چون او هم زندانی شده بود. شهید آیت الله بهشتی در سال ۵۹ فرمودند به بچه های شیر خواره افراد حکومت شاه هم رحم نکنید چند ماه بعد خدای امام علی ع دفتر حزب را بدست جنایتکاران مجاهدین خلق منفجر کرد و بعد بلای ۸ سال جنگ و کشته شدن یک‌میلیون ایرانی . که در آبادان ارتش عراق به جسد زن ها هم تجاوز می کردند . این نوشته ها در روز محشر روی میز امام زمان ع خواهد بود دروغ می توانید بگویید. حق پیروز خواهد شد. این همه فساد اخلاق و دزدی و نسل متعفن فعلی نتیجه ظلم ها و جنایات این آقایان انقلابی نما هست که الان همه مظلوم و اهل مقاومت در برابر بر صهیو نیزم هستند ولی یادشان رفته که خودشان هم مثل صهیونیست ها کلی ظلم کرده اند .در اردبیل پسر شمس آذر که گوش درازی داشت از رهبران کشتن و زدن از پشت هست که در گروه ۱۷ شهریور آقای بیدار با ایرج اصیلی و شهبازی آدم ها را کشته اند و انقلابی و پاسداران اسلام شناخته می شوند . تا می توانید دروغ تبلیغ کنید امام زمان ع خواهد آمد همه چیز روشن خواهد شد ایشالله.
در علوم سیاسی و سیستم حکومتی ، سیستم حکومتی اتوکراسی مقابل دمکراسی تعریف می شود که ضد همدیگرند. حال خود دمکراسی تحت تاثیر فرهنگ و عقیده و مذهب و نژاد و تاریخ قرار می گیرد مثل سو سیال دمکراسی یا لیبرال دمکراسی یا دمکراسی اسلامی یا دمکراسی روسی یا چینی. ولی اینجا بحث عوام گرایی و نخبه گرایی و
دیکتاتوری امپر یالیست ها و لا بی گرا ها و قدرتمندان نظامی و اقتصادی حقایق را وارونه نشان می دهند و رسانه ها ی خبری و شخصی و اینترنت و برنامه های دیجیتالی افکار عوام و حتی دانشگاه ها را کنترل و رهبری می کنند و خود دمکراسی و آزادی فکر و بیان زیر سوال می رود مثال لابی یهودی و بهایی در اروپا کاریکاتور پیامبر و سلمان رشدی و قرآن سوزی را برای دفاع از آزادی بیان یک حرکت ارادی خواهانه و سمبولیک معرفی و دفاع و قانونی می کنند حال در عمل این حرکت به جنگ مذهب و تروریزم و دیکتاتوری و کنترل رسانه ها می انجامد و یک لابی در پشت صحنه مثل لابی صهیونیزم و اسلحه سازی مثل مافیا عمل می کند و تمام دنیا را تحت کنترل در می آورد و کسب مزاحم شد ترور غیر رسمی می کنند با او را خطرناک برای منافع و ارزش ها و امنیت خو تعریف می کنند ! —
حال تعریف دمکراسی:
”مردمسالاری یا دِموکراسی حکومتی است که در آن مردم، اختیار برای انتخاب قانون و قانون‌گذار دارند. موضوعات اصلی مردمسالاری عبارتند از: آزادی اجتماع، آزادی بیان، شهروندی، رضایت حکومت‌شوندگان، حق زندگی و حقوق اقلیت‌ها. انواع مختلفی از دموکراسی وجود دارند و جامعه بین‌الملل نیز شاهد درصد و شاخص مردمسالاری است. میان انواع گوناگون دموکراسی موجود، تفاوت‌های بنیادین هستند. بعضی از آنها نمایندگی و قدرت بیشتری در اختیار شهروندان می‌گذارند. در هر صورت اگر در یک دموکراسی، قانون‌گذاری دقیق برای جلوگیری از تقسیم نامتعادل قدرت جامعه سیاسی (برای مثال تفکیک قوا) صورت نگیرد، یک شاخهٔ نظام حاکم ممکن است بتواند قدرت و امکانات زیادی را در اختیار گرفته و به آن نظام دموکراتیک لطمه وارد کنند.” —-
برای اجرای دمکراسی به تربیت و احترام و گفتگو بین اقشار جامعه احتیاج هست که اسلام شیعی آن را رسالت و و ظیفه شخص و جامعه هر دو می داند و رهبر نقش اساسی را در همکاری و پیشرفت ملت و جامعه دارند. ولی شما در ایران قاجاریه فقط حرمسرا ساختند و بیش از ۳۰۰ سال نسل ایرانی را نابود و جهل راه انداختند و علما ب اسلام هم هیچ حرکتی نکردند و ۵۰ سال پهلویت رضا شاه تمام کارهای اتاتورک را در ایران کپی کرد و محمد رضا پهلوی بعد از آن که مصدق نفت را ملی کرد و خود مصدق زندانی و طرد شد کشور بدست بهاییت و فراماسونری افتاد و شاه با آنکه خواب رسیدن به دروازه تمدن بزرگ و کوروش شدن را می دید از تاریخ فرهنگی و ملت خود و وضع جغرافیای سیاسی بی خبر بود و در بار مثل الان فقط خود را عقلانی می‌دانست و اصلا بحثی نبود چون مثل الان کسی بحث بلد نبودن و فقط زدن همدیگر بود عین الان!! و گروه های مذهبی ایران از جمله مجاهدین خلق و چریک های فدایی خلق برای مخالفت در مقابل شاه و امریکا در دهه ۵۰ به لبنان رفتند و مبارزه مسلحانه و عقیده قدس و تمام تاریخ اعراب را به اسم انقلاب اسلامی به رهبری آقای خمینی به ایران آوردند و حتی اصول شیعه توسط مجاهدین خلق و حزب الله زیر پا گذاشته شد از جمله بعد امام زمان شیعه امام ندارد و شیعه با کشتار زن و کودک مخالف اساسی هست که اعدام های انقلابی کمیته ها در سال ۵۸ توسط مجاهدین خلق و علی مشکینی و خلخالی و غفاری و در اردبیل ملا محمد مسایلی و ابوذر بیدار و اکبر اجاق نژاد و ملا فروغی در مغان چهره ساواک شاه را سفید کردند و اعدام ها و شکنجه ها و دذری ها بی که کردند و همه الان آلزایمر گرفته اند و یادشان رفته است! وقتی در ۵۸ قدرت دستشان افتاد چه جنایات و دزدی ها و تجاوزات کردند در شهر اردبیل تمام جاهل های هرج و مرج طلب متجاوز و لات که بعضی ها بعد در جنگ به جبهه رفته و شهید و قهرمان شدند و در اردبیل ریش گذاشتند و عده ای مجاهد خلق و فداییان اسلام شدند که بعد جان همدیگر افتادند البته جوانان پاکی مثل دادمان و جاوید محسنی در بین اینها بودند که انگشت شمار بودند و رهبرشان اکبر اجاق نژاد و مسایلی و بیدار بود و تمام ملک ها ی دولتی و وسایل و حتی موزه ها را غارت کردند که این غارت ها را مصادره می گفتند و تمام ملک های اطراف خ سی متری و شهرداری و ادارات دولتی را می دزدیدند و شعار حرف اول را می‌زند نوچه های ملا ابوذر بیدار از جمله برادران سید متین . دربندی. پسر گوش دراز شمس آذر برادران شهبازی. حسن پور اژدر و حمید که ده ها آدم را به بهانه های مختلف کشتند از تمام پولدار های اردبیل باج چند میلیونی گرفتند که عبارت بودند حاج رضا زارع یحیی حجاری طاهر رییسی و چند پولدار دیگر باج میلیونی به اکبر اجاق نژاد محمد مسایلی و ابوذر بیدار دادند و تنها ذرعچی باج نداد که چریک های اسلام کارخانه هایش را آتش زدند نه دادگاهی نه مرجعی برای شکایت و انقلاب شکوهمند اسلامی اینگونه شروع شد و تا سال ۱۳۶۸ موسوی اردبیلی سعی کرد قوه قضایی را درست کند تا قانون اجرا شود و دستگاه قضایی فاسد نباشد که علی مشکینی به خاطر دشمنی که با موسوی اردبیلی داشت ۲ تا از نوچه هایش به اسم سعید امامی و عادل ارشقی بچه اچدکان اردبیل و طراح اعدام ها در گروه ضربت بود و نوچه هادی غفاری هم بودند در زندان اوین مشاور بودند ، قتل های زنجیره راه انداختند و تمام تلاش موسوی اردبیل برای ایجاد قانون و قوه قضایی اسلامی شکست خورد و از نظام خداحافظی کرد که آقای خامنه ای هم با ایشان خوب نبودند. حال دمکراسی اسلامی در ایران اصول و فلسفه امام علی ع را می خواست پیاده کند و شعار خالی رهبران و در عمل جامعه فاسد ایران با اخلاق پایین ملت ایران و نسل جدیدی که کاملا بدتر از ۴۰ سال پیش بود هست حال اگر ۴۰ سال پیش سواد سیاسی و علمی ملت ایران اگر بالا بود در ۱۰۰ سال گذشته این همه خطا و کج روی نمی کرد . متاسفانه همه از خطای فکری خود و عمل زشت خود دفاع می کنند و معادله ای عملی می شود که شاعری خوب معرفی کرده و گفته ، هر کس که نداند و نداند که نداند … قرص تان را سر وقت بخورید بروید بخوابید و سعی نکنید کسی را از پشت بزنید بکشید بدترش نکنید جواب در روز قیامت باید بدهید. والسلام