http://didshahr.ir/269379

00:22 :: 1403/10/15

مرد جوان زن صیغه ای را به کوهستان برد ولی در آنجا با بستن دست و پای زن عمل زشت خود را پیاده کرد.

بستن دست و پای زن برای انجام عمل زشت

بستن دست و پای زن برای انجام عمل زشت

مسافر جوان که خود را با نام مستعار به ماموران معرفی کرد وقتی نتوانست مدارک شناسایی را به آنان نشان دهد، برگه ای که حاوی چاپ مفقودی کارت هوشمند ملی در روزنامه بود را به ماموران نشان داد ولی مامورها متوچه شدند که گوشی تلفن همراه وی نیز سرقتی است و در یک ماجرای هولناک از زن۴۸ ساله زورگیری شده است.

پلیس سپس با صاحب گوشی تماس گرفتند طولی نکشید که زن مذکور خود را به مقر پلیس رساند و درحالی که با چشمانی حیرت زده و افکاری پراز ابهام به او می نگریست درباره سرگذشت خود گفت:دختر جوانی بودم که در یک حادثه دچار نقص جسمانی شدم و از سوی دیگر به دلیل شرایط ضعیف اقتصادی نتوانستم ازدواج کنم.

مدتی بعد پدر و مادرم نیز از دنیا رفتند و من که حالا بدون حامی شده بودم به زندگی مجردی و تنهایی روی آوردم و در یکی از مراکز خداماتی مشغول کار شدم تا این که در ۳۸ سالگی با پسرجوانی ازدواج کردم که بیماری صرع داشت اما این زندگی مشترک ۳ سال بیشتر طول نکشید و من در سوگ شوهرم عزادار شدم و دیگر هیچ گاه به ازدواج فکر نمی کردم تا این که حدود ۹ ماه قبل یکی از دوستانم اصرار کرد با جوان ۳۴ ساله ای ازدواج کنم که خود را اهل یکی از روستاهای نزدیک معرفی می کرد.

من هم که به گونه ای از تنهایی خسته شده بودم و او هم ادعا داشت مرا به رویاها و آرزوهایم می رساند،درحالی به عقد موقت رضایت دادم که «مهران»۱۱ سال از من کوچکتر بود وشغلی هم نداشت.

او بعد از ۳ ماه رفت وآمد روزی به منزلم آمد و از من خواست به تفرجگاهی کوهستانی برویم! من هم از خوشحالی بلافاصله بساط پیک نیک را آماده کردم و سوار برموتورسیکلت به راه افتادیم. اما هنوز روی کوه بودیم که ناگهان«مهران» با طنابی که از جیب کتش بیرون آورد دست وپاهایم را بست و نه تنها باسیم چین همه طلاها و حتی گوشواره هایم را برید بلکه با تبرزین کوچکی ضربه ای به سرم زد که خون برچهره ام پاشید . او سپس پول ها و گوشی تلفنم را برداشت و متواری شد.

چندساعت بعد خودم را روی تخت بیمارستان دیدم و دو روز بستری شدم که در همین مدت پلیس نیز ماجرا را پیگیری کرد ولی از «مهران»خبری نبود اما اکنون که افسران کارآزموده دایره تجسس هویت واقعی او را فاش کرده اند من هنوز در شوک و حیرتم که چگونه فریب یک جوان را خورده ام.

  • لینک کوتاه
  • https://savalankhabar.ir/269379

اشتراک این خبر :

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *