http://didshahr.ir/269298

01:11 :: 1403/09/29

اگر دوست دارید تجربه‌ای را با بیان شیرین و خاطرات خوب منتقل کنید تا با دیگران ارتباط بگیرید چند تکنیک مهم خاطره‌گویی را با هم مرور می‌کنیم.

​​​​​​یلدا یا شب چله

خیلی از خانواده‎ها یلدا دورهم جمع می‌شوند و از قضا هیچ حرفی برای گفتن ندارند؛ یکی سعی می‌کند با فوتبال سرحرف را باز کند که دیگران فوتبالی نیستند؛ آن یکی از مسیر سینما وارد می‌شود تا سکوت را بشکند اما جمع اهلش نیست. خلاصه چپ و راست تلاش‌ها با شکست مواجه می‌شود و سکوتی سنگین حکم‌فرما می‌شود.

در این بین خلاقیت بعضی‌ها گل می‌کند و یکی از جمع را سوژه می‌کنند که این هم اشتباه است. غافل از این که یک راه خوب گپ زدن بیان خاطرات و اتفاقات جالب زندگی است. به‌ویژه اگر خاطرات مشترک باشد یا لااقل بخشی از آن برای جمع ملموس باشد. بازهم با این قید مهم که باعث رنجش کسی نشود. تعریف‌کردن خاطرات به شیوه‌ای گیرا، جذاب و بامزه، در ظاهر راحت و آسان اما در عمل سخت است.

اگر دوست دارید تجربه‌ای را با بیان شیرین و خاطرات خوب منتقل کنید تا با دیگران ارتباط بگیرید چند تکنیک مهم خاطره‌گویی را با هم مرور می‌کنیم:
۱ جو بدهید اما به‌اندازه| لازم نیست خاطره شما عین واقعیت باشد؛ برای همه قابل درک است که شما روایتی شیرین از یک موقعیت واقعی را با کمی پیازداغ بیشتر بیان می‌کنید؛ اگر بخواهید به تمام جزئیات اصل ماجرا وفادار بمانید، نمی‌توانید از جزئیات بی‌مزه بگذرید و روی بامزه‌ها مکث کنید. پیازداغ بیشتر به‌معنای خالی‌بندی گنده و غیرقابل باور هم نیست.

۲ روی لحن‌تان کار کنید| هرگز نباید یک خاطره قشنگ و خوش یا یک داستان با محتوای طنزگونه‌ را با لحنی خشک و غم‌انگیز تعریف کنید تا داستان و مطلبتان بی‌روح جلوه کند و مخاطب بی‌تفاوت نگاه‌تان کند. از طرفی لازم نیست وسط بیان ماجرا مدام بخندید تا به‌دیگران ثابت کنید خاطره بامزه‌ای را تعریف کردید. لحن درست یعنی کمی بیان، بردن ذهن مخاطب به مسیری خاص و بعد یک غافلگیری شیرین. هرچند دقیقه یک‌بار نیاز به یک شوک خوب هست تا ریتم نخوابد و در عین‌حال لازم نیست لحظه لحظه صحبت‌تان هم بامزه باشد. طنز باید در روند ماجرا باشد و پایان‌بندی داشته باشد؛ نه در تقلید صدای آدم‌ها، تقلید لهجه‌ها و…

۳ از زبان بدن استفاده کنید| هنگام بازگوکردن خاطرات، خشک، ثابت و بی‌تحرک نباشید. برای این که رنگ و لعاب خنده‌داری به کارتان دهید از حرکات و زبان بدن غافل نشوید و ارزشش را دست‌کم نگیرید. برای مثال در حین تعریف‎کردن یک داستان طنز از دست‌ و پاهایتان به صورت متعارف و طوری که انتقال‌دهنده بدآموزی و برای مخاطب آزاردهنده نباشد، استفاده کنید.

۴ سوژه مجلسی انتخاب کنید| یک اتفاق بامزه در موقعیت خودش شیرین است و قرار نیست برای آدم‌ها در شرایطی دیگر خنده‌دار باشد. از طرفی اتمسفر مهمانی و ترکیب سنی هم مهم است.

۵ مکث روی کلمات و اتفاقات| مکث‌های درست و بجا در خاطره‌گویی خیلی مهم است. هم برای تفهیم بهتر خاطره و تاکید روی نکاتی که مهم است؛ هم برای مهلت دادن به ذهن مخاطب برای فکر کردن و درک ماجرا! هم برای این که ادامه خاطره حین خنده‌ها مخدوش نشود! البته مکث با ناز و کرشمه و کش دادن و روی مخ بودن، فرق دارد.

۶ تغییر چهره و زبان بدن| لحن صدا و میمیک یا حالت صورت شما، باید گویای واکنش های شما در موقعیت و زمان واقعی خاطره باشد. یعنی بازآفرینی آن چه بر عناصر انسانی ماجرا گذشته: مثل تعجب، ترس و… البته فقط به تغییر حالت چهره و لحن بسنده نکنید. از بقیه اجزای بدن هم استفاده کنید تا خاطره‌گویی شما بی‌روح نباشد.

۷رعایت فرمول خاطره| سعی کنید خاطره شما یک ورودی یا آستانه، تا حدودی معرفی شخصیت‌ها، زمان و مکان، یک نقطه عطف داستانی و یک ضربه نهایی داشته باشد. همان اول هم خودتان ماجرا را تفسیر نکنید. مکث توأم با تغییر نهایی چهره داشته باشید، کمی بخندید و شیطنت کنید و در نهایت طوری بدون ابهام خاطره بگویید که تفسیرش برای مخاطب ساده باشد.

۸ آماده باشید| در مهمانی ممکن است تلفن زنگ بخورد، حرف توی حرف بیاید، مهمان تازه‌ای وارد شود و در یک کلام واکنش‌ها خوب نباشد و… پس جنبه داشته باشید، ناراحت نشوید و کسی را هم محض خنده دیگران ناراحت نکنید.

  • لینک کوتاه
  • https://savalankhabar.ir/269298

اشتراک این خبر :

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *