http://didshahr.ir/266743

00:42 :: 1403/12/29

آیین و سنن و رسوم و فرهنگ و جامعه شناختی در رابطه با یالانچی چرشنه، خبرچی چرشنبه ، کول چرشنبه، گول چرشنبه

4 چهارشنبه سوری در مناطق آذربایجان

 نویسنده: طاها اصغری

کتاب تاریخ اجارود، اردبیل، گرمی، مغان، مشکین، خلخال…

بخش؛ ادبیات فولکلوریک، آداب و رسوم و سنن؛

آداب و سنن و رسوم « چرشنبه» در مناطق آذربایجان، اجارود، تبریز، مغان، اردبیل، مشکین و خلخال و… ؛

۴ چهارشنبه ای که برای آذری ها مهم است

اولین چهارشنبه اسفند ماه معروف به ”یالانچی چرشنبه“ (چهارشنبه دروغین) شروع می شود

این مراسم در دومین چهارشنبه ماه اسفند موسوم به ”خبرچی چرشنبه“ (چهارشنبه خبرچی) و سومین چهارشنبه ماه موسوم به ”کول چرشنبه“ (چهارشنبه خاکستری) ادامه یافته و در آخرین چهارشنبه سال نیز که به ”گول چرشنبه“ (چهارشنبه گل) معروف است، به اوج می رسد.

علاوه بر این، به اعتقاد مردمان این مناطق، عدد چهار اصل و ریشه طبیعت جاودانه بوده و اشاره به چهار عنصر آب، باد، خاک و آتش دارد و به همین علت مردم، اولین چهارشنبه را منسوب به باد می دانند و اعتقاد دارند در آن روز باد خواهد وزید.

دومین چهارشنبه ماه آخر سال نیز منسوب به خاک، سومین چهارشنبه منسوب به آتش و چهارمین چهارشنبه هم منسوب به آب است.

رسم چهارشنبه سوری ماه آخر سال آیین های مخصوص به خود را دارد که سه مورد از آن آیین ها هم اکنون در مناطق مختلف این خطه فراموش شده ولی آیین های ویژه چهارشنبه آخر سال که به چهارشنبه سوری نیز معروف است، همچنان با قوت و با میدان داری تکم گردان ها برگزار می شود.

بر اساس این تقویم مردمی، سومین چهارشنبه یا ”کول چرشنبه“ (چهارشنبه خاکستری) و یا به تعبیری چهارشنبه آتش در هفته گذشته بود و در هفته جاری و در شب چهارشنبه آخر سال نیز مردمان این خطه با روشن کردن آتش در ساعات غروب روز سه شنبه به استقبال بهار رفته و با سرخی آتش و گرمای آن، گرم شدن زمین و رویش دوباره حیات و طبیعت را جشن خواهند گرفت.

هر چند که نام چهار؛ چهارشنبه آخر سال با نام چهارشنبه گره خورده ولی مراسم آن در ساعات غروب روز سه شنبه برگزار می شود.

برگزاری این آیینها در ساعات پایانی روز سه شنبه حکمتی دارد که در هزار توی تاریخ گم شده ولی نشانه هایی می توان از علت دقیق آن به دست آورد.

اغلب تکم چی ها و تکم گردانان در بین دو چهارشنبه آخر یعنی ˈکول چرشنبهˈ و ˈگول چرشنبهˈ(در روزهای جاری) در کوچه ها و خیابان های مناطق آذربایجان، تبریز، اجارود، مغان، اردبیل، مشکین، خلخال و… به حرکت در آمده و اشعارشان را خوانده و مژدگانی آمدن عید و فرا رسیدن نوروز را می گیرند.

چهارشنبه سوری

  • لینک کوتاه
  • https://savalankhabar.ir/266743

اشتراک این خبر :

دیدگاه ها

  1. یاشار ساو گفت:

    آمریکایی ها به شبه جزیره اشغالی خلیج فارس آمدند تمام پول های نفت و درآمد فاحشه خانه ها و حج را از سرزمین وحی برداشتند بردند و قرار است اسلحه تهاجمی بگیرند و بیایند جنوب ایران و خلیج فارس را اشغال کنند و ما ماندیم با یک مشت وهابی احمق و فاحشه خانه ها و برج های دبی و گرد و خاک ولایت عربستان. این وضع نابه سامان منطقه هست که دنبال جنگ و خون ریزی و جنگ عرب و ا جنبی هستند ابو جهل های سرزمین وحی را قرآن و اسلام عوض نکرد فقط از اسم اسلام برای فتنه و فساد و خونریزی استفاده شد و یهودیت و مسیحیت هم به همین فساد و ظلم افتادند فقط انقلاب صنعتی و کاپیتالیسم و لیبرالیسم ظاهر را رنگ تمدن و پیشرفت زده است از انسانیت و اخلاق خبری نیست.

  2. یاشار ساو گفت:

    دل جبرئیل و عزرائیل بعد از ورود ایرانی ها به بهشت و جهنم.

    میگن یه روز جبرئیل میره پیش خدا گلایه میکنه که: آخه خدا، این چه وضعیه؟ ما یک عده ایرونی توی بهشت داریم که فکر میکنن اومدن خونه باباشون! به جای ردای سفید، همه شون لباس های مارک دار و آنچنانی میخوان! بجای پابرهنه راه رفتن کفش نایک و آدیداس درخواست میکنن.
    هیچ کدومشون از بالهاشون استفاده نمیکنن، میگن بدون ‘بنز’ یا ‘ب ام و’ یا ‘تویوتا لکسوز’ جائی نمیرن! اون بوق و کرنای من هم گم شده… یکی از همین ها دو ماه پیش قرض گرفت و رفت دیگه ازش خبری نشد!
    آقا من خسته شدم از بس جلوی دروازه بهشت رو جارو زدم… امروز تمیز میکنم، فردا دوباره پر از پوست تخمه و پسته و هسته هندونه و پوست خربزه است! من حتی دیدم بعضیهاشون کاسبی هم میکنن و حلقه های تقدس بالای سرشون رو به بقیه میفروشن.
    چند تاشون کوپن جعلی بهشت درست کردن و به ساکنین بخت برگشته جهنم میفروشن.
    چندتاشون دلالی باز کردن و معاملات املاک شمال بهشت راه انداختن.
    یک سری شون حوری های بهشت را با تهدید آوردن خونه شون و اونارو “سرکار” گذاشتن و شیتیلی میگیرن. بقیه حوری ها هم مرتب میگن ما رو از لیست جیره ایرانیها بردار که پدرمونو درآوردن، اونقدر به ما برنج دادن که چاق شدیم و از ریخت افتادیم.

    اتحادیه غلمان ها امضاء جمع کرده که اعضا نمیخوان به دیدن زنان ایرانی برن چون اونقدر آرایش کردن و اسپری مو و ماسک و موس و . . . به سرشون زدن که هاله تقدسشون اتصالی کرده و فیوزش سوخته در ضمن خانمهای ایرونی از غلمانها مهریه و نفقه میخوان. بعضی از اونها هم رفتن تو کار آرایش بقیه و کاسبی راه انداختن: موهاشون رو هزار و یک رنگ میکنن، تتو میکنن، ناخن میکارن و از این جور قرتی بازیها
    هفته پیش هم چند میلیون نفر تو چلوکبابی ایرانیها مسموم شدن .
    چند پزشک ایرونی هم بند کردن به حوری ها که الا و بلا بیایید دماغاتونو عمل کنیم، گونه بکاریم، ساکشن کنیم و از این کلک ها . . .

    خدا میگه: ای جبرئیل! ایرانیها هم مثل بقیه، آفریده های من هستند و بهشت به همه انسان ها تعلق داره. اینها هم که گفتی، خیلی بد نیست! برو یک زنگی به شیطون بزن تا بفهمی دردسر واقعی یعنی چی!!!

    جبرئیل میره زنگ میزنه به جناب شیطان… دو سه بار میره روی پیغام گیر تا بالاخره شیطان نفس نفس زنان جواب میده: جهنم، بخش ایرانیان بفرمایید؟
    جبرئیل میگه: آقا مثل اینکه خیلی سرت شلوغه؟
    شیطان آهی میکشه و میگه: نگو که دلم خونه… این ایرونیها اشک منو در آوردن به خدا! میخوام خودمو بازنشست کنم. شب و روز برام نگذاشتن! تا صورتم رو میکنم این طرف، اون طرف یه آتیشی به پا میکنن!
    تا دو ماه پیش که اینجا هر روز چهارشنبه سوری بود و آتیش بازی!… حالا هم که… ای داد!!! آقا نکن! بهت میگم نکن!!!
    جبرئیل جان، من برم …. اینها دارن آتیش جهنم رو خاموش میکنن که جاش کولر گازی نصب کنن…
    یک عده شون بازار سیاه مواد سوختی بخصوص بنزین راه انداختن.
    چند تا پزشک ایرونی در جهنم بیمارستان سوانح سوختگی باز کردن و براش تبلیغ میکنن و این شدیدا ممنوعه.
    چندتاشون دفتر ویزای مهاجرت به بهشت باز کردن و بلیت جعلی یکطرفه بهشت هم میفروشن.
    یک سری شون وکیل شدن و تبلیغ میکنن که میتونن پیش نکیر و منکر برای جهنمی ها تقاضای تجدید نظر بدن.
    چند تاشون که روی زمین مهندس بودن میگن پل صراط ایراد فنی داشته که اونا افتادن تو جهنم. دارن امضا جمع میکنن که پل باید پهن تر بشه.
    چند هزار تاشون هم هر روز زنگ میزنن به ۱۱۸ جهنم و تلفن و آدرس سفارتهای کانادا و آمریکا رو میپرسن چون میخوان مهاجرت کنن.
    هر روز هزاران ایرونی زنگ میزنن به اطلاعات و تلفن آتش نشانی و اورژانس جهنم رو میخوان.
    الان ارباب رجوع داشتم میگفت ما کاغذ نسوز میخواهیم که روزنامه بیرون بدیم.
    ببخش! من برم، بعدا صحبت میکنیم… چند تا ایرونی دارن کوپون جعلی کولر گازی و یخچال میفروشن… برم یه چماقی بچرخونم.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *