روان پزشکان نسبت به ظهور یک نسل عصبانی و خشن هشدار میدهند. آنها میگویند تمام عوامل برای ایجاد رفتارهای خشونتآمیز در میان گروههای کمسن وجود دارد.
خبرنگار: یکتا فراهانی
شدت پرخاشگری و ایجاد رفتارهای خشن، طی سالهای اخیر بیشتر در میان افراد بزرگسال دیده میشود و حالا واکنش نوجوانان و کودکان در موقعیتهای مختلف، نگرانکنندهتر شده است. گفته میشود پرخاشگری حاصل خشم است.
پژوهشهای زیادی برای درک عوامل مؤثر بر شیوع رفتار پرخاشگرانه و خشونتآمیز در میان کودکان و نوجوانان انجام شده است. متخصصان علم روانشناسی میگویند، پرخاشگری رفتار آگاهانهای است که هدف آن اعمال درد و رنج جسمانی یا روانی است.
این رفتار میتواند بدنی، فیزیکی یا کلامی باشد. خانواده، یکی از عوامل مؤثر و اساسی در زمینه ایجاد پرخاشگری در نوجوانان و کودکان شناخته میشود. در کنار آن سن و جنسیت و رسانه هم نقش مهمی دارند. شاید بتوان رسانه را بهعنوان یکی از مهمترین عوامل مؤثر در بروز رفتارهای پرخاشگرانه بهشمار آورد؛ رسانههایی که نقش اساسی در اجتماعی کردن کودکان ایفا میکنند.
یعنی هر چقدر افراد در کودکی خشونت بیشتری را در تلویزیون و حالا در فضای مجازی و در بازیهای کامپیوتری و موبایلی تماشا کنند، بعدها در دوره نوجوانی و بزرگسالی خشونت و پرخاشگری بیشتری از خود نشان خواهند داد. کودکان حتی اگر مستعد پرخاشگری هم نباشند اما برای مدت طولانی در معرض نمایش پیوسته فیلمهای خشن قرار بگیرند، پرخاشگرتر میشوند.
هر چقدر افراد بیشتر در معرض خشونت تلویزیونی قرار گیرند، هم سبکهای رفتار پرخاشگرانهشان افزایش پیدا میکند و هم میزان عواطف و احساسات آنها در برابر رفتارهای خشونتآمیز کم میشود.
البته ماجرا تنها به رسانه محدود نمیشود. بازیهای کامپیوتری هم یکی دیگر از زمینههای رشد خشونت در این کودکان است؛ بازیهایی که اعمال خشونت را عادی جلوه میدهد.
در دنیای امروز هم مهمترین پدیده سرگرمکننده میان کودکان بازیهای رایانهای هستند که با سرعتی روزافزون جای خود را در میان آنها باز کردهاند و با بهرهگیری از فناوریهای نوین، با زندگی کاربران عجین شدهاند. کودک در برخورد با این دنیای نامحدود و جدید میتواند مفاهیمی مثل شجاعت، ترس، لذت، سرعت، قدرت و مدیریت را تجربه کند؛ تجربه چنین مفاهیمی در دنیای واقعی و در زمانی بسیار کوتاه تقریبا غیرممکن و محال است.
تقویت خشونت مهمترین تأثیر بازیهای رایانهای خشن بر کودکان و نوجوانان است و اغلب پژوهشها در نهایت تأثیرگذاری این بازیها بر ادراک، احساس و رفتار پرخاشگرانه کودکان را تأیید میکنند. البته سلیقه کودکان هم میتواند در افزایش خشونت در آنها مؤثر باشد؛ تمایل آنها به انجام ورزشهای رزمی، دیدن فیلمهای پرتحرک و خشونتآمیز و انجام بازیهای رقابتی هم میتواند منجر به بروز رفتارهای پرخاشگرانه در کودکان شود.
خشم؛ هیجانی طبیعی و ضروری
مهشید رابطیان، فوقتخصص روانپزشکی کودک و نوجوان است و درباره چگونگی ایجاد خشم در خانوادهها و تأثیر آن بر دیگر اعضای خانواده مثل کودکان و نوجوانان به همشهری میگوید: «عصبانیت و پرخاشگری از هیجانات ضروری و مهمی هستند که افراد برای دفاع و مراقبت از خود باید از آن برخوردار باشند اما موضوع مهم، نحوه ابراز این هیجان است که گاهی باعث بروز مشکلات زیادی میشود. کودکان از ۲سالگی به بعد رفتارهایی ناشی از عصبانیت، لجبازی و پرخاشگری دارند ولی بهتدریج و با رشد کلامی و احساسی یاد میگیرند چطور احساسات و ناراحتیهای خود را بدون پرخاشگری ابراز کنند.» بهگفته رابطیان، در بسیاری از کودکان بهتدریج، پرخاشگری و استفاده از زور و خشم تبدیل به الگویی میشود که از طریق آن سعی میکنند به خواستههایشان برسند. همچنین اینگونه رفتارها میتواند تبدیل به کینهتوزی، نافرمانی و انتقام شود. چون عصبانیت و پرخاشگری از نشانههای اختلالات زیادی ازجمله اضطراب، افسردگی و حتی اوتیسم بهشمار میرود. البته در چنین مواردی حتما باید به متخصص مراجعه شود.
بهگفته این روانپزشک، کودکان آیینه تمامنمای رفتار والدین خود هستند. بنابراین در سالهای اخیر و با وجود مشکلات اقتصادی، شیوع کرونا و مسائل مختلف، اگر والدین نتوانند رفتار و هیجانات خود را کنترل کنند و در کنار اینها خودشان دچار استرس و اضطراب زیاد، افسردگی یا استرس باشند، بیش از اندازه سختگیری کنند و کلام تحقیرآمیزی داشته باشند، تأثیر مهمی بر چگونگی رفتار فرزندانشان خواهند داشت. کودکان هم در مواجهه با این رفتارهای والدین خود، دچار پرخاشگری، نارضایتی و ناآرامی میشوند. او میگوید: «در چنین محیطی، کودکان نمیتوانند احساس رضایت داشته باشند و معمولا سردرگم، ناراضی و عصبانی هستند. جرقه پیدایش اینگونه رفتارها، معمولا در آینده هم افراد را رها نمیکند و در نوجوانی و بزرگسالی، مشکلات زیادی در روابط عاطفی و اجتماعی آنها ایجاد خواهد کرد.»
نقش رسانه ها بر ظهور رفتار پرخاشگرانه
رابطیان به نقش بازی ها و فیلم های خشن در ایجاد رفتارهای پرخاشگرانه در کودکان اشاره میکند و میگوید: «بسیاری از خانوادهها توجهی به فیلمها و بازیهای مورد علاقه فرزندان خود ندارند و حتی اجازه میدهند نوجوانان هر زمانی که میخواهند همزمان با سایر اعضای خانواده، اخبار و فیلمهایی ببینند که مناسب سن و سال آنها نیست و نهتنها برای آنها جنبه آموزشی ندارد، بلکه باعث میشود در آنها ایجاد ترس و نگرانیهایی کند. کودکان نمیدانند چگونه باید این احساسات را کنترل کنند.»
او تأکید میکند که کودکان و حتی نوجوانان نباید شاهد فیلمهای خشن، ناراحتکننده و استرسزا باشند، چراکه این تصاویر تأثیرات مخربی بر روان آنها میگذارد. براساس اعلام این متخصص کودکان و نوجوانان، والدین باید بازیهای مناسب سن فرزندانشان را تهیه کنند که اغلب هم روی آن گروه سنی مشخص شده است: «این بازیها نباید برای نوجوانان بهگونهای باشد که آنها مدام با تصاویر خشونتآمیز، کشت و کشتار، به زبان آوردن کلمات زشت و ناسزا و درگیری فیزیکی مواجه شوند. نباید شرایطی پیش بیاید که دیدن این تصاویر برای کودکان عادی شود. چراکه منجر به حساسیتزدایی و عادیانگاری میشود. البته خشونت در بازیهای کامپیوتری اگر در حد طبیعی باشد همیشه بد نیست و گاهی میتواند باعث تخلیه انرژی نوجوانان شود.» این روانپزشک میگوید که مشکل اساسی زمانی رخ میدهد که نوجوانان ساعتها و بدون توقف به انجام بازیهای کامپیوتری مشغول شوند و هیچ نظارتی هم بر آنها نباشد.
بهگفته او یادگیری و تقلید از دیگران هم موضوع دیگری است که منجر به ایجاد رفتارهای خشن در کودکان یا نوجوانان میشود. زمانی که اتفاقی برای آنها عادی میشود، آنها هم دوست دارند تکرارش کنند: «در دوران کرونا والدین دچار مشکلات زیادی شدهاند؛ آنها یا دورکار شدند و ساعتهای طولانی در خانه ماندند یا حتی کارشان را از دست دادند. از آن طرف، کودکان هم دیگر به مدرسه نرفتند و زمان کمی را با دوستانشان سپری کردند، مجموعه این عوامل منجر شد تا این کودکان و نوجوانان، ارتباط بیشتری با فضای مجازی برقرار و بازیهای کامپیوتری را برای ساعتهای طولانی دنبال کنند. وقتی نوجوانان امکان کمتری برای انجام فعالیتهای بیرون از خانه داشته باشند، بهطور طبیعی ارتباطشان با دنیای بیرون هم کم میشود. در این وضعیت بهترین جایگزین همان بازیهای کامپیوتری و فضای مجازی است که معمولا کنترلی روی آن وجود ندارد. تعاملات این افراد هم در نهایت ممکن است به انجام بازیهای آنلاین با چند نفر، محدود شود.»
بهگفته این روان پزشک، منحصرشدن کودکان و نوجوانان به استفاده از بازیها و فضای مجازی، مانع از رشد اجتماعی و تبادل معلومات آنها با همدیگر میشود. ضمن اینکه، در این شرایط، کودکان و نوجوانان اینطور آموزش میبینند که در زمان وقوع هر مشکلی، به جای تلاش برای حل مسئله، چالش را به شکل همین بازیها و آموختهها در فضای مجازی که اغلب بهصورت درگیرشدن است، حل کنند. او تأکید میکند که:« بهترین روش آموزش به نوجوانان، آموزش غیرمستقیم است. مثلا وقتی این افراد شاهد رفتارهای ناشی از آرامش والدین خود باشند حتما در رفتار آنها هم آرامش بیشتری دیده خواهد شد. همچنین از طریق انجام بازی یا تماشای برنامههای مورد علاقه خود میتوانند یادگیری مناسبی در این زمینه داشته باشند.» براساس اعلام او، یافتن راههای مستقیم و غیرمستقیم آموزش به فرزندان باید مدنظر والدین باشد. انجام بازی، خواندن کتابهای غیردرسی و برقراری روابط با دوستان وهمسن و سالها هم میتواند راههای خوبی برای آموزش و یادگیری باشد، البته همه اینها باید با نظارت کافی برمحتوا، کیفیت و کمیت مواد آموزشی همراه باشد. براساس اعلام رابطیان، کودکان و نوجوانانی که در خانههای پرتنش و توسط والدین پرخاشگر بزرگ میشوند، خودشان هم در آینده پرخاشگر و زورگو میشوند و نمیتوانند با دیگران ارتباط خوبی برقرار کنند. قرارگرفتن در محیطهای خشن، همراه با رفتارهای سرکوبگرانه میتواند ۲سر یک طیف باشد، یعنی در چنین محیطهایی، کودکان یا خشن و پرخاشگر میشوند یا منزوی و گوشهگیر.
خشونتهای خانگی در بین بیشتر خانوادهها رواج زیادی پیدا کرده است. بسیاری از این رفتارهای خشونت آمیزی که در مورد کودکان از سوی والدینشان اعمال میشود، به دلیل نبود آگاهی و سطح سواد کافی در مورد اثرات سوء این رفتارها بر آینده این کودکان و حتی جامعه است. مسئله خشونت علیه کودکان و آزار آنها، در حال حاضر جزو بحثهای قابل توجه در سطح بینالملل است اما در برخی از کشورها هیچ قانون و منعی برای جلوگیری از این رفتارها وجود ندارد.
بر اساس نتایج پژوهشی در یونیسف تحت عنوان «پنهان در دشت بینایی» که بر پایه جمعآوری اسناد مربوط به اعمال خشونت نسبت به کودکان و نوجوانان در ۱۹۰ کشور جهان صورت گرفته، اعلام شد که از هر ۱۰ کودک پسر یا دختر ۲ تا ۱۴ ساله در جهان، ۶ نفر به طور مداوم تنبیه بدنی میشوند. در برخی کشورها حتی کتک زدن کودک و ضربه زدن به سر او امری عادی به شمار میرود. در مورد رفتارهای خشونتآمیز در ایران بر اساس گزارش منتشر شده در هفتهنامه سلامت، سال ۹۷، آمار مشخصی از میزان کودکان قربانی خشونتهای جسمی و خانگی در کشور ما وجود ندارد زیرا معمولا کودکان از سوی بستگان نزدیک یا درجه ۲ مورد خشونت قرار میگیرند و آزار جسمی کودک در بطن خانواده پنهان میشود.
بهگفته این روانپزشک، هماکنون که بسیاری از مردم از نظر شرایط اقتصادی و اجتماعی مشکلات زیادی دارند و نیازهای اولیه آنها هم حتی طبق هرم مازلو که شامل نیازهای اصلی و اولیه زیستی برای هر فرد است بر آورده نمیشود، دیگر وقت گذراندن اعضای خانواده در آرامش و همچنین عشقورزیدن و محبتکردن به یکدیگر در اولویت نیست و معمولا چنین موضوعات مهمی در این شرایط فراموش میشود. بهگفته این روانپزشک، مشکلات بیکاری یا ورشکستگی والدین در کنار مشکلات جسمانی منجر به مشکلات اعصاب و روان میشود، تمام اینها هم بر تمام اعضای خانواده ازجمله کودکان و نوجوانان تأثیرگذار است:« اغلب والدین میگویند بهدلیل شرایط سخت این روزها حوصله ندارند و با فرزندان خود هم کمتر وقت میگذرانند. اما مهمترین راهکار در چنین شرایطی این است که تا حد امکان، امنیت در خانواده از طریق افزایش حمایتهای مالی دولت تامین شود. چیزی که در اغلب جوامع هم شاهد آن بودهایم. وقتی جامعه دچار ناامنی اقتصادی میشود به این معناست که افراد از ابتداییترین حقوق خود هم برخوردار نیستند. بنابراین نمیتوان از آنها انتظار داشت بتوانند رابطه خوبی با فرزندان خود برقرار کنند. به همین دلیل هم قبل از هر چیز نیازهای اولیه خانوادهها باید تامین شود.»
ایجاد فضای آرام در خانه
بهگفته این روانپزشک برای سطح متوسط خانوادهها که میتوانند از پس تامین مایحتاج اولیه خود برآیند توصیه میشود که خشم خود را به حداقل برسانند. والدین بهعنوان افراد بزرگسال باید بتوانند الگوی خوبی برای فرزندان خود باشند و هیچوقت نباید در خانواده پرخاشگریهای فیزیکی داشته باشند. برای چنین کاری، افراد باید راههای کنترل خشم را آموزش ببینند. هماکنون هم که امکان برخورداری از چنین آموزشهایی در اینترنت هم با خواندن متنهای زیاد و هم دیدن فیلم امکانپذیر است. اما اگر هم گاهی والدین نمیتوانند خشم خود را کنترل کنند، بهتر است محیط خانه را ترک کنند تا فرزندانشان شاهد چنین رفتارهایی نباشند.
او میگوید:« از سوی دیگر رسانهها بهویژه صداوسیما هم میتوانند در این خصوص بهطور مستقیم و غیرمستقیم، آموزشهای لازم را به خانوادهها بدهند. مدارس هم چه بهصورت آموزش آنلاین و چه حضوری باید بهطور جدی به سلامت روان دانشآموزان توجه داشته باشند و با استفاده از متخصصان و کارشناسان این حوزه به این موضوع توجه دقیق و کافی داشته باشند. ارائه آموزشهای عمومی و تمرینهای عملی چگونگی برقراری روابط عاری از خشم و خشونت میتواند کمک خوبی در این خصوص باشد تا نوجوانان بتوانند تا حد امکان محیط آرامتری داشته باشند.»
رابطیان میگوید:« وقتی کودکان در خانوادههای پرتنش، شاهد خشم و پرخاشگری والدین و دیگر اعضای خانواده باشند در آینده احتمال بیشتری دارد که به سمت جرم و جنایت گرایش پیدا کنند و به نوعی شخصیت ضداجتماعی داشته باشند. افرادی که تابع قوانین اجتماعی نباشند و حقوق بقیه را زیر پا بگذارند نمیتوانند مشکلات را شناسایی کنند و مهارت حل مسئله ندارند. کوچکترین مشکلی در آنها تبدیل به خشم بزرگی میشود که میتواند خیلی چیزها را نابود کند. بنابراین مهمترین نکته، تامین شرایط اولیه زیستمحیطی و امنیت مالی و اجتماعی برای خانوادههاست.»