رواج خوراکیهای گران و مُضر در بوفه مدارس، هم سلامت دانشآموزان را نشانه گرفته هم باعث صدمات روحی برای بخشی از دانش آموزان می شود که از امکانات مالی کمتری برخوردارند.
پرونده مورد بررسی: خوراکی های مدرسه
یکزمانی پدر و مادر خیلی حساس بودند که فرزندشان بالاتر از سطح عمومی جامعه لباس نپوشد،نوشت افزار نداشته باشد و خوراکی به مدرسه نبرد. همیشه میگفتند نارنگی به مدرسه نبر چون بو دارد و ممکن است بقیه دلشان بخواهد. کالباس نبر چون ضرر دارد و… بوفه بیشترمدارس هم که یکسری خوراکیهای ساده و ارزان داشت. خلاصه اگر اختلاف طبقاتی در جامعه بود داخل مدارس نمود نداشت. تغذیه بچهها سالم، ساده و یکدست بود. همه با ساندویچهای نان و پنیری به مدرسه میآمدند که داخل کاغذ یا روزنامه باطله پیچیده شده بود. اما اینروزها اوضاع فرق کرده. مدارس بعد از چند سال حضوری شدند.
یکی دو ماه که از بازگشایی مدارس گذشت و وضعیت تثبیت شد کمکم بوفه های مدارس شروع بهکار کردند. از انواع ساندویچ سرد و غذاهای آماده تا تنقلات و نوشیدنیهای گران. خیلیها هم ممکن است از منزل پسته، بادام هندی و تنقلاتی به مدرسه بیاورند که تهیهاش از توان بیشتر خانوادهها خارج است.
بعضی خانوادهها هم در چنین مواقعی چون درگیر تک فرزندی و چشم و همچشمی هستند به ماجرا دامن میزنند تا در ظاهر بگویند از هیچ چیزی برای فرزندشان کم نمیگذارند اما نتیجه میشود حس بدی که در بسیاری از دانشآموزان ایجاد میشود.
آن هم وقتی کسی یک خوراکی گران از خانه آورده یا از بوفه مدرسه تهیه میکند؛ اما از توان خانواده دیگری خارج است. خوراکیهایی که غیر از روح و روان بچهها، در خیلی مواقع سلامت آنها را هم هدف قرار میدهد.