http://didshahr.ir/244125

00:47 :: 1400/12/22

زن ۴۵ ساله با اشاره به اینکه دخترم بخاطر هرزگی پسرم فراری شده است، می گوید: فکر می کردم هاشم را می توانم او را درست تربیت کنم ولی ….

دخترم بخاطر هرزگی پسرم فراری شده است

زن۴۵ساله در حالی که بیان می کرد به خاطر ناآگاهی ام درباره ازدواج با اتباع بیگانه زندگی ام را نابود کرده ام به کارشناس اجتماعی کلانتری گفت: در یک خانواده پرجمعیت به دنیا آمدم و تا کلاس پنجم ابتدایی درس خواندم اما اوضاع مالی و اقتصادی خانواده ما بسیار ضعیف بود تا جایی که هیچ کدام از خواهران و برادرانم نتوانستند به تحصیل ادامه بدهند. خواهر بزرگ ترم نیز که با مرد کارگری ازدواج کرده بود صاحب فرزند نشد و به همین دلیل با همسرش اختلاف داشت. در همین روزها بود که جوانی به خواستگاری ام آمد. آن زمان ۲۰ سال بیشتر نداشتم که پای سفره عقد نشستم و به عقد غلام احمد درآمدم و صیغه محرمیت بین ما جاری شد ولی من شش ماهه باردار بودم ولی از او دیگر خبری نشد. تلاش های من برای پیدا کردن غلام احمد نتیجه ای نداشت و در این شرایط تصمیم گرفتم جنینم را سقط کنم چرا که افراد خیلی کمی از ازدواجم با خبر بودند اما خواهرم با التماس از من خواست این کار را نکنم و فرزندم را به او بدهم تا زندگی اش متلاشی نشود به همین دلیل زمانی که «هاشم» به دنیا آمد، او را به خواهرم بخشیدم و چون ازدواج من و غلام احمد قانونی نبود شوهر خواهرم شناسنامه هاشم را به نام خودش گرفت و این گونه من هم پسرم را به فراموشی سپردم و مدتی بعد با یک جوان دیگری ازدواج کردم.سال ها بعد زمانی که هاشم به سن بلوغ رسید به پسری سرکش و مردم آزار تبدیل شد تا جایی که خواهر و شوهر خواهرم را عاصی کرده بود و آن ها را به شدت آزار می داد. در این شرایط آن ها هاشم را به خانه پدری ام بردند تا نزد پدربزرگش بماند ولی او با بدرفتاری و ناسزاگویی هایش پدر و مادرم را رنجاند به طوری که دیگر هیچ کس دوست نداشت هاشم را به خانه اش راه بدهد. در این هنگام من با التماس و خواهش به همسرم اصرار کردم تا اجازه دهد پسرم را نزد خودم بیاورم چرا که فکر می کردم هاشم فرزند خودم است و می توانم او را درست تربیت کنم ولی تلاش های من نیز بی فایده بود و پسرم به هرزگی ها و رفتارهای زشت خودش ادامه داد. در همین روزها همسرم نیز به جرم توزیع مواد مخدر دستگیر و روانه زندان شد. حالا دیگر هاشم فرصت خوبی برای آزار و اذیت دیگران پیدا کرده بود تا حدی که دختر نوجوانم از خانه فرار کرد و پس از دو روز تلاش بالاخره دخترم را در خانه یکی از دوستانش پیدا کردیم ولی او مدعی شد تا روزی که هاشم در خانه ما زندگی می کند نزد من بازنمی گردد چرا که دیگر تحمل رفتارهای زشت او را ندارد و …

امروز نیز به قانون پناه آورده ام تا شاید چاره ای برای این مشکل بیابم چرا که احساس می کنم او فردی بیمار است و …

آخرین اخبار «حوادث استان اردبیل» را در صفحه حوادث ساوالان خبر بخوانید.

دخترم بخاطر هرزگی پسرم فراری شده است

  • لینک کوتاه
  • https://savalankhabar.ir/244125

اشتراک این خبر :

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *