http://didshahr.ir/263049

01:58 :: 1402/06/09

 تازه عروسی است که فقط یک روز از آغاز دوران نامزدی اش می‌گذرد با اشاره به خانه مجری نامزدش سرگذشت خود را اینگونه تعریف می کند.

دختر-girl

این تاره عروس درباره سرگذشت خود می گوید: حدود ۴ ماه قبل بود که یکی از بستگان دورمان ،خانواده «نادر» را به ما معرفی کردند اما من از همان ابتدا به خواستگاری او پاسخ منفی دادم. با وجود این «نادر» دست بردار نبودو بیش از ۱۰ بار خواسته خود را تکرار کردند و باز هم بر این ازدواج تاکید داشتند، ولی من از نظر تحصیلی و اجتماعی با او اختلاف زیادی داشتم چرا که «نادر» مدعی بود تا مقطع دیپلم درس خوانده است و من تحصیلات تکمیلی داشتم.


 کلیک کنید: موضوعی مهم در مدارک خودرو که خیلی‌ها نمی‌دانند 


خلاصه در همین رفت و آمدها وقتی با او به گفت وگو نشستم و او از صداقت و اعتماد سخن گفت، من هم به این نتیجه رسیدم که مدرک تحصیلی در یک ازدواج موفق اهمیت چندانی ندارد. بالاخره به ازدواج با« نادر» رضایت دادم و پای سفره عقد نشستم.

صبح روز بعد نامزدم مرا به خانه مجردی خودش برد اما از آن چه می‌دیدم حیرت کردم. ناباورانه به شیشه‌های مشروبات الکلی می‌نگریستم که« نادر» مقابلم ایستاد و گفت: من چند بار بیشتر مشروب مصرف نکرده ام و همه این مشروبات دست ساز متعلق به برادرانم است که به طور مداوم بساط مصرف شان در خانه پهن است و خودشان نیز این گونه مشروبات را تولید می‌کنند!

با دیدن این اوضاع آرام آرام نگران آینده خودم می شدم که نادر دستم را گرفت و گفت: زودتر برای خرید بیرون برویم! هنوز چند خیابان را پشت سر نگذاشته بودیم که ناگهان نامزدم از خودرو پیاده شد و در حالی که به شدت سرش را به کف آسفالت می‌کوبید ،به طرز حیرت آوری هم گریه می‌کرد. دیگر خیلی ترسیده بودم ،سعی می‌کردم او را آرام کنم ولی او فقط رفتارهای وحشتناکش را تکرار می‌کرد تا این که با برادرش تماس گرفت و طولی نکشید که برادر و خواهر شوهرم از راه رسیدند و مرا زیر مشت و لگد گرفتند. آن ها مدعی بودند که من برادرشان را عصبی کرده‌ام! به همین خاطر هم «نادر» خودزنی کرده است! هاج و واج مانده بودم که چه کنم! آن ها سر و صورتم را به شدت زخمی کردند و من همچنان در شوک بودم که چرا چنین اتفاقی افتاده است! وقتی به خود آمدم تازه فهمیدم که نامزدم بیماری عصبی خاصی دارد و خانواده اش بیماری او را هنگام خواستگاری پنهان کرده‌اند.

حالا من مانده ام و سوالات بی پاسخی که نمی دانم درباره این ازدواج نافرجام به دیگران چه بگویم…

  • لینک کوتاه
  • https://savalankhabar.ir/263049

اشتراک این خبر :

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *