http://didshahr.ir/262894

01:12 :: 1402/06/02

مادر دختر ۱۶ساله که توسط پسر ۱۷ ساله فریب خورده بود، به کلانتری آمده بود تا از طریق مراجع قضایی به این موضوع رسیدگی شود.

نقشه فریب دختر 16ساله توسط پسر 17 ساله

زن ۴۰ ساله گفت: دختر ۱۶ساله ام دانش آموز کلاس هفتم است اما من و همسرم که فروشگاه لوازم برقی دارد، همواره سعی کردیم به او توجه بیشتری کنیم. به همین دلیل هم از دو سال قبل وقتی بیماری کرونا به اوج رسید،همسرم مجبور شد برای او گوشی تلفن هوشمند بخرد تا از درس و مدرسه عقب نیفتد.


♥ کلیک کنید: موضوعی مهم در مدارک خودرو که خیلی‌ها نمی‌دانند ♥


البته با این که اوضاع مالی خوبی نداشتیم و خرید چند میلیونی گوشی برایمان سخت بود، اما به خاطر ادامه تحصیل دخترمان، چشم روی خیلی از موارد بستیم. از سوی دیگر من همواره از این که دخترم در این سن و سال گوشی هوشمند داشته باشد، می ترسیدم؛ چراکه هنوز فرهنگ درست استفاده از این فناوری جدید را خودم نیاموخته بودم که بتوانم به دخترم یادآوری کنم.

خلاصه فقط به دخترم تاکید کردم که رمزی برای گوشی اش نگذارد و مدام سرگرم آن نشود، ولی وقتی گوشی را به دست گرفت همه این شرط و شروط را فراموش کرد.او نه تنها روی گوشی اش رمز گذاشت، بلکه گوشی از دستش نمی افتاد.دیگر حتی به درس و مدرسه هم توجهی نداشت.آرام آرام متوجه تغییر رفتارهای دخترم شدم و فهمیدم که در فضاهای مجازی سیر می کند و وارد گروه های دوست یابی در شبکه های اجتماعی شده است.

وقتی اعتراض کردم که باید گوشی اش را در دسترس همه اعضای خانواده قرار دهد، بهانه گیری می کرد که برادر ۳ ساله اش گوشی را پرت می کند! من که دیگر کاملا به او مشکوک شده بودم و از تماس های طولانی و رمزآلودش می ترسیدم، یک روز به طور پنهانی، گوشی اش را بررسی کردم و فهمیدم که با پسری ارتباط دارد که یک سال از خودش بزرگ تر است!

هرچه من و پدرش با مهربانی به او گوشزد کردیم که این مسیر تباهی به «مرداب» می رسد، توجهی نمی کرد تا این که روزی من با آن پسر ۱۷ساله تماس گرفتم و به او گفتم اگر عاشق دخترم شده است برای یک بار با پدر و مادرش به خانه ما بیاید تا گفت وگوهای مقدماتی را برای ازدواجشان انجام دهیم!

ولی خبری از او نشد تا این که مدتی قبل وقتی دخترم به مدرسه رفت، دلشوره عجیبی وجودم را فرا گرفت. احساس می کردم او به مدرسه نمی رود!به همین دلیل به مدرسه اش رفتم، ولی مدیر مدرسه گفت: امروز دخترتان غیبت دارد! به هرکجا که احتمال می دادم رفته باشد، سرزدم، ولی اثری از او نیافتم تا این که چند روز بعد خودش با من تماس گرفت و گفت: به همراه دوست پسرش دستگیر شده است.

وقتی به دادگاه رفتیم، او به قاضی گفت که به خاطر آزارو اذیت های پدرش از خانه فرار کرده است! خلاصه به هر بدبختی بود او را به خانه بازگرداندیم، ولی رفتارهای غیراخلاقی او بدتر شد. هنگامی که به مرکز مشاوره رفتیم، پیشنهاد کردند که دخترم مشغول کاری شود تا عشق و عاشقی در فضای مجازی را فراموش کند! این بود که با متصدی یک سالن زیبایی صحبت کردم و دخترم به عنوان کارآموز درآن جا مشغول کار شد. حالا دیگر هر روز سرساعت به خانه بازمی گشت و بیرون از منزل نبود، ولی یک روز زمانی که برای رسیدن به منزل تاخیر کرد با او تماس گرفتم، گفت: مشتری سالن زیاد است و تا یک ساعت دیگر بازمی گردد! با وجود این، او دیگر به منزل نیامد! من هم که فکر می کنم دوباره نزد آن پسر رفته باشد، با اوتماس گرفتم و موضوع گم شدن دخترم را برایش بازگو کردم، اما ۀن پسر مرا تهدید به شکایت کرد که به او تهمت و افترا زده ام! حالا به کلانتری آمده ام تا کمکم کنید…

  • لینک کوتاه
  • https://savalankhabar.ir/262894

اشتراک این خبر :

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *