http://didshahr.ir/262566

00:19 :: 1402/05/22

مادری که از ترس انتشار تصاویر و فیلم های شخصی دختر ۱۶ ساله به فضای مجازی می ترسید، داستان خود را ما تعریف می کند.

تصاویر و فیلم های شخصی دختر 16 ساله

زن ۶۲ ساله ای که قصد دارد دخترش را از سقوط در گرداب مخوف دوستی های خیابانی نجات دهد، گفت: حدود یک ماه قبل بود که در جریان رفتارهای مشکوک دختر ۱۶ ساله ام قرار گرفتم و با کمک دختر بزرگ ترم که کر و لال است به ارتباط فرزندم با پسری جوان در فضای مجازی پی بردم.


♥ کلیک کنید: موضوعی مهم در مدارک خودرو که خیلی‌ها نمی‌دانند ♥


وقتی این به این موضوع پی بردم، در اوج ناامیدی و حیرانی قرار داشتم جز پلیس پناهگاه و محرمی نیافتم تا از او برای نجات دخترم از این مسیر اشتباه کمک بخواهم این بود که به کلانتری آمدم تا کمکم کنید.

وقتی «سمانه» در جریان پرونده های دوستی خیابانی قرار گرفت که چگونه دختران فریب خورده و آینده خود را تباه کرده اند، خیلی زود تصمیم گرفت مسیر درست زندگی را پیدا کند و من به همین دلیل قدردان زحمت کشان نیروی انتظامی هستم. با آن که دخترم متوجه اشتباه خود شد و از ارتباط های خود در فضاهای مجازی دست کشید، اما متاسفانه او قبل از این ماجرا، تصاویر و فیلم هایی زشت و زننده برای پسری فرستاده است که در فضای مجازی با او آشنا شده بود. با آن که دختر نوجوانم خجالت می کشید این عکس ها و فیلم ها را به من یا خواهرانش نشان دهد و دچار نوعی ناراحتی های روحی شده بود، دختر بزرگم متوجه این تصاویر شد و موضوع را برای من بازگو کرد.

این زن میان سال ادامه داد: بعد از مرگ مادرم، من سرپرستی اعضای خانواده ام را به عهده گرفتم و پس از آن که همه خواهران و برادرانم ازدواج کردند و به خانه بخت رفتند من هم در ۳۰ سالگی با «حمید» ازدواج کردم، اما ۵ سال بعد هنگامی که اولین دخترم به دنیا آمد، همسرم بسیار ناراحت شد و زن مطلقه دیگری را به عقد خودش درآورد؛چراکه دخترم کرو لال بود و او نمی خواست با معلولیت فرزندم کنار بیاید!

در این شرایط من به زندگی مشترک ادامه دادم و در حالی فرزند دوم را باردار شدم که دیگر شوهرم بیشتر اوقات خود را در منزل هوویم می گذراند و مبلغ ناچیزی برای مخارج زندگی به من می داد. به همین دلیل من در خانه های مردم کار می کردم تا فرزندانم را بزرگ کنم. بالاخره «سمانه» هم که آخرین فرزندم بود به دنیا آمد و من همه همت خودم را به کار گرفتم تا آن ها درس بخوانند و کمبودی در زندگی احساس نکنند.

سال گذشته دو نفر از بستگانمان به خواستگاری «سمانه» آمدند، اما او اصرار داشت که ادامه تحصیل بدهد. من هم به خواستگارانش پاسخ منفی دادم، اما نمی دانم او چگونه فریب یک روباه مکار در فضای مجازی را خورد و طوری به او دل باخت که اکنون تصاویر و فیلم های شخصی اش در اختیار آن جوان حیله گر قرار دارد. اگر او این تصاویر را در فضای مجازی منتشر کند، دیگر هیچ آبرویی برای من باقی نمی ماند که با کارگری و بدبختی تلاش کردم تا آن ها را دخترانی با وقار و سنگین بار بیاورم و …

مطالب دیگر
  • لینک کوتاه
  • https://savalankhabar.ir/262566

اشتراک این خبر :

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *