بیش از هزار جان، هزار زندگی، هزار خانه خراب شده و هزاران قلب به عزا نشسته و…. نتیحه تصادفاتی است که روز به روز به این جان ها اضافه می شود.
نویسنده: واشقانی فراهانی
این حقیقت که آمار نهایی جانباختگان تصادفات منجر به فوت در جادههای کشور بیشتر از آمار اعلام شده از سوی پلیس است، معمولاً در گزارش رسمی و نهایی پزشکی قانونی و جمعبندی نهایی جانباختگان در بیمارستان، حین انتقال و در کما مشخص میشود؛ آماری که متأسفانه با پیوستن تعدادی از مصدومان به لیست جانباختگان ارائه میشود.
واقعیت نهان تصادفات جادهای، ناایمن بودن راههاست. اینکه برای سرمایهگذاری در احداث جادههای امن و نگهداری از راهها، چه بودجه و اعتباری در نظر گرفته شده است.
مهمترین عوامل مرتبط با جاده، زیرساخت آن است؛ یعنی رعایت استانداردها در آسفالت و زیرسازی که نباید در منافع پیمانکاران، مورد بیتوجهی قرار گیرد. بحث طراحی هندسی جاده نیز در ارتقای ایمنی بسیار مهم است. ضرورت و اهمیت وجود علائم راهنمایی و رانندگی در جاده هم در کاهش تصادفها روشن است و از بروز خطاهای انسانی جلوگیری میکند. اما بحث نظارت بر نگهداری جاده موضوعی است که نباید مغفول بماند.
طبق استانداردهای جهانی باید ایمنی آزادراهها هر دو روز یکبار، راههای اصلی هر ۷ روز یک بار و راههای فرعی و روستایی هر ۳ ماه یک بار بررسی شوند. با اینکه کیفیت و ایمنی راه، اهمیت بالایی دارد اما به استناد آخرین رتبهبندی وب سایت «گلوبال اکونومی» کیفیت راههای کشور از وضعیت مطلوبی برخوردار نیست. چنانچه رتبه ایران در بین کشورهای آسیایی ۲۲ و در جهان ۷۷ است.
واقعیت ملموس دیگری نیز در کالبدشکافی این ماجرا دیده میشود. بیکیفیت بودن خودروها، واقعیت تلخ دیگری است. اینکه طرح واردات خودروهای خارجی همچنان در کش و قوس است، راه به جایی نمیبرد و بازار بیرقابت خودروی داخلی همان را میفروشد که مچاله شده در کنار جادهها دیده میشود.
راننده یک خودروی داخلی که به همراه خانوادهاش برای سفر راهی سفر شده است، به دغدغهاش اشاره میکند. او از هزینه بالای تعمیر و سرویس خودرو میگوید. محسن که کارمند یک شرکت نیمهدولتی است، با لحن گلایهآمیزی میگوید: مشکلات فنی خودرو را سعی میکنم با کمک و مشورت دوستانم رفع و رجوع کنم. الان دو سال است هزینه سرویس خودرو نمیدهم. میدانم اشتباه است و موضوع سلامتی خانوادهام در میان است اما ناچارم برخی از هزینهها را حذف کنم. همین طوری هم کم میآورم.
همسرش حرف او را قطع میکند: نه توانایی تعویض خودرو با یک مدل بالاتر را داریم و نه میتوانیم خودروی فعلی را تعمیر و نگهداری کنیم. از طرفی هزینههای سفر با قطار و ماشینهای بین شهری آنقدر بالاست که نمیتوانیم از عهدهاش بربیاییم. حتی با اینکه میدانیم ماشینمان فرسوده است، اما باز هم بچهها بهانه میگیرند و برای سفر رغبت زیادی دارند. زندگی در آپارتمان بچهها را کلافه میکند.
استفاده رانندگان از خودروی فرسوده بدون تعمیر و سفر با آن یک بیتوجهی نیست؛ معضلی است که نمیتوان آن را نادیده گرفت، چرا که با جان انسانها سروکار دارد. همیشه تصادف منجر به مرگ نمیشود. گاهی نقص عضو، سنگینتر از مرگ است. صدمات غیرکشندهای که بسیاری از قربانیانش دچار معلولیت میشوند.
حوادث رانندگی فقط خسارت به زندگی شخصی و هدررفت عمر یک انسان نیست. هر نفر جان باخته حوادث جادهای، هشت میلیارد تومان به طور مستقیم و غیرمستقیم خسارت به کشور وارد میکند. اگر اندکی از این هزینه کلان به دستگاهها و شهرداریها اختصاص یابد، میتواند گام مثبتی برای کاهش تعداد جانباختگان باشد. میتواند عمر بیشتری به آدمها ببخشد که هر کدام چشم انتظاری دارند که منتظر بازگشتشان است.
برداشت تکاندهنده رئیس بیمه مرکزی از آمار قربانیان تصادفات این است: «آمار متوفیان و مصدومان حوادث جادهای و ترافیکی تقریباً با تلفات جنگهای اروپا قابل مقایسه است.» او زهر کلامش را این طور میگیرد که در گذشته این آمار بیشتر بوده و اکنون با تلاشهای صورت گرفته، این آمار پایینتر آمده است. حدود ۱۷ هزار کشته و بیش از ۳۶۰ هزار مصدوم آمار هر ساله تلفات جادهای است.