یکی از کنایه ها که در ضرب المثل ها هم آمده است ، لفظ «ترشیده» است.
ترشی هم مانند بسیاری از خوراکیها در فرهنگ ایرانیان تأثیر گذاشته و باعث خلق بسیاری از باورها، کنایهها و ضربالمثلها شده است.
یکی از کنایههای ترشیوار، لفظ «ترشیده» است. به دلیل آنکه عملآوری ترشی و بهاصطلاح رسیدن آن مدت زیادی طول میکشد و ماندگاری آن نیز نسبتاً طولانی است، در مثل به دختری که بیش از حد در خانه پدر بماند و شوهر نکند، «ترشیده» میگویند و در مقام تعریض، به پدر وی میگویند انگار ترشی انداخته است.
ترشی نخورده زکام شده
یا ضربالمثلی که در این زمینه وجود دارد، «ترشینخورده زکام شده» است که معادل ضربالمثل «آش نخورده و دهن سوخته» است و به این نکته اشاره دارد که مردم، خوردن ترشی را در هنگام سرماخوردگی مضر میدانند.
ترشی نخوری، چیزی میشوی
یا ضربالمثل دیگری که میگوید «ترشی نخوری، چیزی میشوی» نیز مثلی است که به طعنه برای تشویق افراد به کار برده میشود.
«سروستانیها» برای بیان ضدیت میان ماست و ترشی میگویند: «ترشی و ماست، برو پی کرباس». بختیاریها نیز برای نهی کسی از انجام دادن کار نامناسب میگویند: «ترشی ناسازگار مخور». در کنار مثلها، باورهایی نیز درخصوص ترشی وجود دارد. ترشی در فرهنگ، نماد صبر و امید به روزهای بهتر مادران ما بوده است. یا مردم بر این باورند که انداختن سرکه برای بعضیها آمد و نیامد دارد؛ بهعنوان مثال در صورتی که زن خانه سرکه بیندازد و سرکهاش تبدیل به شراب شود، یکی از افراد خانوادهاش میمیرد. گاه زنان نمیتوانند ترشی را بهخوبی درست کنند و بهاصطلاح میگویند: «ترشی به من نمیآید».