داستان انتصابات کیخسروی ها

مشکل اساسی استان ۷۰ هزار بیکاریست که با نامه و سفارش حل نمیشود !!!

عموجان “عدالت کیخسروی” وقتی به معاون فرمانداری شهرستان نیر قناعت نکرد، بلیط انتقال به وزارت راه و شهرسازی رزرو شد و آن روزها دوران پایان خدمت را بعنوان عضو هیئت مدیره شهر جدید پرند، با استفاده از مواهب مادی و مادام العمر، هوای آلوده و دودی تهران به سر زد و رنج غربت به جان خریدار شد.

“داوود داداش کیخسروی”که از دفعه قبل مدیرعامل آب منطقه ای ورود به آن منظومه بی نام و نوا نشان کرده بود، با انتصاب دوباره علی حیدری، شانس مسوولیت را از آبهای گرم شهر چشمه ساران محک زده تا روزی روزگاری خود بر صندلی مدیرعامل تکیه داده، در عوض شوهرخواهر آقای مدیرعامل بدون منت جبران محبت شده، استخدام و مدیریت را یکجا اندوخته به آینده کرد.

“حامد داداش کیخسروی” که با ورود به بنیاد مسکن تجربه مدیریت را او هم از شهر سرعین شروع کرده بود، بخت و اقبال یاریگر شد و پیش هنگام معاونت اداره کل را مزمزه خدمت ساخته و عنقریب در این استان یا استان دیگری، اکبرآقا حتما وظیفه به عمل خواهد کرد.

“آبجی خانوم کیخسروی” که تازه دانشگاه خود را از تبریز تمام کرده، با وساطت و پا در میانی ‘آقای ابوالفضل کوهی’ داماد با شخصیت خاندان کیخسروی ( وثوقی نیری ) که سابقه مدیریت بانک مسکن اردبیل را از دوران استانداری حاج آقا تجربه می کند، خودش آستین همت بالا زده و دغدغه ‘مامان جون’ را یکسره و ما هم یک عضو بانکی در خانواده خواهیم داشت.

من خودم که همه میدانند از ۱۳ – ۱۴ سال پیش و دوران وزارت باقری لنکرانی در وزارتخانه بهداشت و درمان مشغول بخدمت شده و الان هم که جناب وزیر فعلی خود گلچین و انتخاب حاج آقاست، آماده بخدمتم و حاج آقا ( نماینده خاص اردبیل ) گوش بفرمان من و در حال انجام وظیفه هست اما انصافا ایشان در هیچ انتصابات دخالت مستقیم نکرده و مگر با اشاره و لب خوانی که من میدانم او چگونه استاد این کارهاست.

البته اینها همگی مربوط به ورودیهای فک و فامیلان در اردبیل و نیر است و سهمیه تهران که همه چیز بی سر و صدا پیش میرود تا حدودی از شرمندگی اکثر دوستان و یاران ستادی ۵۰% راحت شده و مابقی در دست اقدام است.