چرا بعضیها در این دام میافتند و چطور میتوان این احساس ناخوشایند را مدیریت کرد؟
نویسنده : منیره کشفرودی | کارشناسارشد روانشناسیبالینی
حسادت از دیدگاه روانشناسی، معمولا حاصل حس نداشتن امنیت و کمبود اعتمادبهنفس است. گاهی هم به دلیل احساس کمبودی است که در وجود خود احساس میکنیم. حسادت یا حسد یک حالت روانی یا یک تمنای درونی است که صاحب آن را دچار عذاب درونی میسازد. تعریف حسادت در کتاب فرهنگ عمید این طور آمده: «حاسد، رشک برنده کسی است که ثروت و نعمت و سعادت دیگران را نتواند ببیند و خواستار زوال آن باشد و همه چیز را برای خود بخواهد.» اما چرا باید این احساس را در خودمان جدی بگیریم و چگونه احساس حسادت را در زندگی خود از بین ببریم؟
بیتوجه شدن به خود بهخاطر حسادت
قبل از این که بخواهیم درباره راههای از بین بردن حسادت در زندگی صحبت کنیم، میخواهم بگویم که این موضوع فوقالعاده مهم است و نباید آن را کم اهمیت پنداشت. به این دلیل که اگر احساس حسادت در درون ما باشد، خیلی از جاهای زندگی ما را میتواند خراب کند. بعد از ابتلا به حسادت، در قدم اول از طرز فکر خود، از راهی که میروید عقب میمانید. چون مدام تصویری از موفقیت آدمهای دیگر در ذهن شماست و به خودتان توجهی ندارید. با خواندن و پیگیری زندگی افراد موفق تنها باید نکاتی را در نظر بگیرید که با شرایط زندگی شما سازگار باشد و باعث موفقیت شما شود، نه این که باعث دلسری شما و مانعی برای رسیدن به موفقیت شما شود.
قطعشدن ارتباط با دیگران
مورد بعدی این که، اطرافیان از شما و رفتارتان که از حسادت ناشی میشود، استقبال نمیکنند و کم کم شما را حذف میکنند و این خیلی بد است زیرا داشتن حسادت باعث انتقال انرژی منفی به دیگران میشود و دیگران تمایلی به ارتباط با افراد با انرژی منفی را ندارند.
رابطه ترس و حسادت
حالا اگر احساس میکنید که حسادت در درونتان ریشه دوانده، باید به چند نکته طلایی که در ادامه مطرح میشود، توجه کنید. نکته اول، شناسایی راههایی است که حس حسادت از آن میآید. شما چرا به هر چیزی، هر آدمی و به هر موفقیتی از انسانهای دیگر حسادت میکنید؟ میترسید عقب بمانید؟ نکته اصلی تمام علتها، ترس است و با مدیریت آن، حسادت از زندگیتان بیرون خواهد رفت.
قرار دادن خود در ترازوی مقایسه
دلیل بعدی حسود شدن، مقایسهکردن خود با دیگران است. زمانی که خود را مقایسه میکنید، خود را در ترازوی غیرمتعادلی قرار میدهید که یک طرف آن خود شما با چالشهای شناختهشده و طرف دیگر، فردی است که اطلاعات زیادی درباره او به جز موفقیتهای ظاهریاش ندارید. باید این را در نظر بگیرید که موفقیت برای همه در یک زمان و به یک شیوه یکسان صورت نمیگیرد. گاهی بعضی افراد در سنین پایین موفقیت را کسب میکنند و بعضی دیگر در سنین بالا به موفقیت میرسند. همچنین زمانی که میترسید که فلان شخص از زندگی شما بیرون برود یا فلان شخص را از دست دهید، شروع به حسادتکردن میکنید.
نوشتن درباره موقعیتهای حسادت هایتان
نوشتن راه بسیار خوبی برای بیان احساسات و مقابله با احساسات منفی است. نوشتن در مورد حسادت میتواند برای درک بهتر و روبه رو شدن با آن به شما کمک کند. ابتدا دلیل احساس حسادت خود را بنویسید. تا حد امکان منبع حسادت خود را با جزئیات کامل شرح دهید و مشخص کنید چرا به آن فرد حسادت میکنید. برای مثال میتوانید در مورد دوستتان بنویسید که سوار بر خودرو گران قیمت جدیدش بود و دیدن این صحنه چه حسی به شما داد. در آن زمان چه حالی داشتید؟ وقتی جلوی شما توقف کرد چه حسی داشتید؟ دوست داشتید چه بگویید یا انجام دهید و در واقعیت، چه گفتید یا انجام دادید؟ پس از رفتن او چه حسی داشتید؟ وقتی دوباره به این مسئله فکر میکنید، چه حسی دارید و دوست دارید چه حسی داشته باشید؟
استفاده از رازهای موفقیت دیگران بهجای حسادت
با این حال، بگذارید خیلی خلاصه به شما بگویم که برای مدیریت این احساس ناخوشایند باید زندگی خود را داشته باشید و هرچقدر آدمهای موفق در کنار شما زیاد باشند، شانستان برای خوشبختی بیشتر است. قرار گرفتن در چنین موقعیتی باعث میشود که شما هم در مسیر موفقیت قرار بگیرید. پس به جای حسادت کردن به آنها تلاش کنید که از رازهای موفقیت آنها استفاده کنید و شما هم به سبک خودتان موفق شوید.