تلخ و شیرین رشته روانشناسی که با ورود به روان آدمها میتواند آن را مرور و مطالعهکند و برای آن راهحل بدهد
نویسنده : اکرم انتصاری | روزنامه نگار
من زینب سیارفرد هستم ۲۶ساله دانشآموخته ارشد روانشناسی شناختی از دانشگاه تربیت مدرس. هماکنون به عنوان مدرس دوره و کارگاههای مرتبط با روانشناسی و مشاورههای تحصیلی مشغول فعالیت هستم و با توجه به علاقه شخصیام به توسعه فردی، دوره های ماهانهای را در این باره، برگزارمیکنم.
در رشته روانشناسی چه خبر است؟
رشته روانشناسی با داشتن گرایشهای مختلف میتواند بسیار جذاب باشد. در مقطع ارشد تنوع گرایشها را می بینید که هر کدام سعی میکنند با نوع نگاهشان انسان را از یک زاویه خاص بررسیکنند. میتوانید تکتک این گرایشها را در دفترچه کارشناسی ارشد یا سایتهای مربوط بشناسید. من گرایش روانشناسی شناختی خواندهام که بخشی از حوزه علمی وسیعتری به نام علوم شناختی است و سعی میکند به صورت تخصصی ذهن و فرایندهای ذهنی یا شناختی انسان را بررسیکند.
دانش روانشناسی شناختی که شما آن را خواندید، در زندگی روزمره ما چه نقشی دارد؟
از آن جایی که موضوع اصلی روانشناسی شناختی، بررسی ذهن و فرایندهای ذهنی ماست، خیلی مشخص است که چقدر میتواند در زندگی روزمره ما، کاربردی باشد. از آن جا که ما انسانها، ذهنی با فرایندهای شناختی خودمان داریم؛ شناخت این ذهن میتواند در زندگی فردی و اجتماعی کمککند تا به نحو بهتر و کارآمدتری مسائل مختلف را پیش ببریم. به همین دلیل میتوانیم بگوییم از انتخاب یک محصول که در فروشگاه روی آن دست میگذارید تا نحوه یادگیری دروستان و گفتاری که میخواهید برای محلکار ارائهدهید، میتواند کاربرد داشته و همراهتان باشد.
این رشته به درد چه کسانی میخورد؟
روانشناسی برای افرادی مناسب است که کنجکاوند. جستوجوگرند، پویا هستند و جسارت رویارویی با دنیای پرابهام را دارند. از آن جا که ما در این رشته، روان انسان را میخواهیم بررسی کنیم باید جسارت پذیرش یک سری از واقعیتها را داشته باشیم یا به دستبیاوریم. خستگیناپذیر باشیم چون به تلاش و دانستنهای مداوم نیاز داریم. انسان ماهیت پویایی دارد، علم روان هم همینطور. شاید نظریهها دایم در حال تغییر باشند و علم در حال بهروزشدن باشد. به همین دلیل فردی که وارد این حوزه میشود باید جستوجوگر باشد. به نظرم افرادی که از شناختن، معاشرت و ارتباطگرفتن با انسانها لذتنمی برند بهتر است سمت این حوزه نیایند چون چیزی که در این رشته رقممیخورد ارتباط است. باید بدانیم و آگاه باشیم افرادی که وارد این حوزه میشوند باید این ارتباط را بدانند و بلد باشند.
روانشناسی چه چیزی پیش روی شما میگذارد؟
روانشناسی ورود به دنیای روان آدمهاست. شناخت قصهها و فرازونشیبهایی که افراد در مسیر زندگیشان طیکردند. شناخت داستانهایی است که شما هیچ نقشی در آن نداشتید اما باید به عنوان یک شنونده خیلی خوب و دقیق جزبهجز آن را مطالعه و مرورکنید. روانشناسی از این نظر میتواند خیلی شیرین باشد و هم چالشبرانگیز. چون اتفاقاتی که در دنیای روانی و مسیر زندگی افراد رقم میخورد، گاهی اوقات آن قدر پیچیده و غیرقابل باور است که شاید شنیدنش هم به ظرفیت روانی ویژهای نیاز داشتهباشد. از این نظر باید به عنوان یک روانشناس، روی ظرفیتهای روانی خودتان کارکنید و در مرحله اول از یک روانشناس و درمانگر کمک بگیرید. درمانگران و روانشناسان میتوانند به طور خیلی موثری سلامت روان افراد جامعه را تغییردهند و بهبود ببخشند.
دانشآموخته این رشته با توجه به حجم زیاد روانشناسنما و روانشناسیهای زرد چطور میتواند به موفقیت برسد؟
فردی که در این حوزه قدم میگذارد، باید اصول علمی را خیلی دقیق یادبگیرد و به آن پایبند باشد. به نظرم اگر دانشآموختگان این رشته به این اصول پایبند باشند، برای یادگیری بیشتر جستوجوگر باشند و از منابع بیشتر استفادهکنند تا علم خودشان را افزایشدهند، میتواند نقطه تمایزی باشد که آنها را از روانشناسنماها و روانشناسی زرد جداکند. البته علم به تنهایی کافی نیست. نیاز است دانشآموختگان علاوه بر علم و تلاش در عمل هم فعال باشند. یعنی اگر دانشآموختهای با مدارج علمی بالا در جامعه فعالیتی نکند، حرفی نزند و علمش را به جامعه انتقالندهد، بیفایده است. به نظرم علم و عمل و فعالیت در اجتماع و در این عرصه میتواند روانشناسان زرد را از این حوزه رفتهرفته، حذفکند.