این مطلب تجربه شخصی یک نفر است که واکنش منفی به پیام صوتی داشته است و افراد زیادی با نکات مطرح شده در آن، احساس همزادپنداری کردهاند.
بهتازگی، مطلبی در سایت «ایندیپندنت فارسی» با تیتر «خواهش میکنم پیام صوتی نفرستید» منتشر شده که واکنشها و کامنتهای جالبی در پی داشته است.
در ادامه، بخشهایی از این مطلب را خواهید خواند و سپس، از منظر روانشناسی آن را بررسی می کنیم.
پیام های صوتی شر مطلق هستند
«هریت ویلیامسون» در سایت «ایندیپندنت فارسی» نوشته است: «پیامهای صوتی شر مطلقاند. آفت «واتساپ» شدهاند که زمانی پلتفرم پیام فوری خیلی خوبی بود اما حالا با این امکان تهدیدکننده تباه شده است؛ میخواهم از این فرصت استفاده کنم و به دوستان و عزیزانم اطمینان دهم که از آشنایی و ارتباط با شما خوشحالم و حرفی که باید بزنید، برایم مهم است اما از شما خواهش میکنم، نه، التماستان میکنم: لطفا افکارتان را به صورت پیام صوتی نفرستید… وقتی میبینم پیام صوتی آمده دلم فرو میریزد،
در این باره بخوانید: آسیب های دریافت پیام و تماس صوتی
اگر بیش از یک دقیقه باشد، تجربه منفیام باعث میشود که احتمالا بازش نکنم. میشود یک کار دیگر در فهرست کارهایی که باید بکنم، میشود یک تعهد اخلاقی ناخواسته بسیار دلهرهآور؛ اما اگر فرستنده حرفی را که میخواست بگوید مینوشت، قطعا چنین حسی به من دست نمیداد.»
اختلال «خود شخصیت اصلیپنداری» در ارسالکننده پیام صوتی!
او ادامه میدهد: «وقتی پیام صوتی میفرستید، یعنی خودخواهی خاصی در وجودتان نهفته است. شاید کسی که پیام صوتی میفرستد، به عقده «خود شخصیت اصلیپنداری» دچار باشد. قصد جمع بستن را ندارم اما آنهایی که پیام صوتی میفرستند، اعتمادبهنفس سرخوشانه خاصی دارند، به لحن کسالتآورشان بیتفاوتند و کاملا مطمئنم آن قدر سرشان شلوغ نیست که نتوانند با انگشتهای شستشان تایپ کنند.»
پیام هایی که گاهی بد موقع می رسند
در این مطلب، همچنین نوشته است: «واقعیت را قبول کنیم، پیامهای صوتی همیشه در بدترین لحظات میرسند. مطمئنم دستکم بعضی از شما با وحشت باز شدن تصادفی پیام صوتی در دفترکار یا وسایل نقلیه عمومی، آنهم موقعی که هدفون ندارید، آشنایید. میخواهم به اطلاعاتم با سرعت و دقت در واتساپ دست یابم و این یعنی بتوانم پیامی نوشتاری را سریع جمعبندی کنم. پیام صوتی شما این قابلیت را از من میگیرد. البته پیام صوتی برای برخی افراد و در بعضی شرایط در دسترستر و راحتتر است. با اکراه اعتراف میکنم که گاهی اوقات حتی ضروریاند.»