زنی با اشاره به اینکه در پاتوق معتادان عاشق دوست همسرم شدم، گفت: بعد از این از شوهرم که در زندان بود، طلاق گرفتم.
وقتی عشق نوجوانی بدون عقلانیت شکل میگیرد، نتیجه آن میتواند فاجعهبار باشد. این مرد جوان پس از ازدواج با زنی بزرگتر، با طلاق، اعتیاد و بیخانمانی روبهرو شد.
در این داستان واقعی، “شیشه” نهتنها زندگی مرد جوان را نابود کرد، بلکه او را به انسانی خشن و غیرقابل کنترل تبدیل کرد.
این مطلب داستان رابطه دختر ۱۷ ساله با چند پسر هست که در فضای مجازی با هم آشنا شده و دست آخر اینکه فریب وعده های دروغین آنها شده است.
در تمام مدتی که عمه اش وعده ازدواج دخترش را به قادر می داده و هر بار با همین ترفند، مبالغ زیادی را از او میگرفت.
زن جوان که از دست مادرشوهرش ذله شده بود، می گوید: او با نیش و کنایه مدام مرا ناراحت و تحقیر می کند.
فریب در سایه غفلت؛ داستان مرد قصابی که اسیر هوس های زن حیله گر شد.
روایت تلخ جوانی که پس از آشنایی در یک مهمانی، گرفتار عشق اشتباه و اعتیاد شد؛ مسیری که او را از کار و زندگی تا ارتکاب سرقت و بازداشتگاه کشاند.
از شیطنتهای کودکانه تا خیانت عاطفی؛ داستان دختری که فکر میکرد عشق را پیدا کرده، اما بازیچه هوسرانی شد.
روایت تکاندهنده جوانی که برای فرار از دردهای ناشی از طلاق پدر و مادرش، به اعتیاد روی آورد و به تبهکاری کشیده شد. این داستان نشان میدهد چگونه مشکلات روحی میتواند مسیر زندگی یک فرد را به سمت جرم و زندان سوق دهد.