داستان از این قرار است که پرستار این نقشه را کشیده بود که وقتی هیچ کس در خانه نباشد به دختر معلول تجاوز کند.
دختر ۱۹ ساله با اشاره به اینکه امیر مرا به زور سوار موتور کرد، گفت: او مرا به خانه ای برد و در آنجا مرا مورد تعرض قرار داد.
دختر جوان می گوید: او بارها مرا کتک زد و حتی در خانه زندانی و تجاوز می کرد ولی من به امید ازدواج همچنان او را تحمل می کردم.
زن ۳۳ ساله با اشاره به اینکه ۱۵ ساله بودم که بهم تجاوز کردند، می گوید: شوهرم به تازگی متوجه این تجاوز شده و از آن روز به بعد روزگام سیاه شده است.
دختر نوجوان با اشاره به اینکه شهوت کریم در خانه ویلایی مرا نابود کرد، می گوید: من به قول ازدواج با او دوست بودم ولی او بعد از رابطه هیچ گاه تلفن مرا جواب نداد.
دختر ۱۵ ساله با اشاره به اینکه به درخواست دوستم شب در خانه آنها ماندم، می گوید: ساعت ۳ نصف شب بود که بهم تجاوز شد.
داستان تجاوز مدیران را بارها شنیده ایم که در آن زنان بخاطر موقعیت و شرایط هیچ وقت به پلیس گزارش نکردند، این هم یکی از سرگذشت زنانی که به ناچار به پلیس پناه آورده است.
این دختر ۲۰ ساله با اشاره به اینکه زکریا در خانه خودمان به من تجاوز کرد، گفت: او با من ازدواج نکرد و من هم که سرلج افتاده بودم، تصمیم گرفتم با پسران دیگر هم ارتباط برقرار کنم.
این دختر می گوید: با ترفند و وعده های این پسر به باغی رفتم و بعدا فهمدیم چند جوان برای تجاوز به من نقشه کشیدند.
این دختر در مورد تجاوز مرد همسایه می گوید: وقتی در را باز کردم دستانش را جلوی دهنم گرفت و از من خواست ساکت بمانم.