یورش دو جوان به سمت زن متاهل

جوان ۳۶ ساله گفت: حدود ۴ سال قبل یک دستگاه گوشی تلفن A71 برای همسرم خریدم. آن روز تولد همسرم بود و من برای آن که او را خوشحال کنم بخشی از پس اندازهایم را برای خرید گوشی هوشمند پرداختم، چون گوشی تلفن همسرم نیاز به تعمیر داشت و مدام اذیت می شد. خلاصه آن روز با شادی وصف ناپذیری همسرم را با این هدیه تولد غافلگیر کردم و با دیدن برق چشمانش، خیلی احساس خوشبختی می کردم. از این که همسرم تا این اندازه خوشحال بود، در پوست خودم نمی گنجیدم چراکه او انتظار خرید گوشی را نداشت.

ولی چند ساعت بعد از این ماجرای شیرین ناگهان حادثه تلخی رخ داد که تا مدت ها این خاطره تلخ از ذهن من و همسرم بیرون نمی رفت. آن روز وقتی خودروام را پارک کردم تا با خرید بستنی ،این روز شاد را شیرین ترکنم. از همسرم خواستم درون خودرو بنشیند که اگر نیاز بود خودرو را برای عبور دیگر خودروها جابه جا کند. خودم نیز پیاده شدم و به طرف بستنی فروشی به راه افتادم اما در یک لحظه صدای وحشتناکی را شنیدم و به سوی صدا برگشتم. دو جوان موتورسوار نقابدار را دیدم که یکی از آن ها با قمه به کاپوت خودرو کوبید و همدستش به سراغ همسرم رفت.

آن ها با تهدید به مرگ ،گوشی تلفن را از دست همسرم قاپیدند و تا من به خودم بیایم از محل فرارکردند. سراسیمه خودم را به خودرو رساندم و همسرم را که وحشت کرده بود دلداری دادم و سپس با پلیس تماس گرفتم و ماجرای زورگیری را اطلاع دادم.

بعد از تشکیل پرونده قضایی،مشخصات گوشی که هنوز مدارکش درون خودرو بود در سیستم پلیس ثبت شد و پیگیری ها برای شناسایی سارقان ادامه یافت تا این که بعد از گذشت ۴ سال از این ماجرای هولناک یکی از نیروهای کلانتری  با من تماس گرفتند و از کشف گوشی سرقتی همسرم خبر دادند. من هم بی درنگ سوار اتوبوس شدم و خودم را به آنجا رساندم. این جا بود که فهمیدم ن آن جوان فردی تحصیل کرده است و نقشی در زورگیری نداشته،رضایت خودم را اعلام کردم و تنها گوشی تلفن را با دستور قضایی تحویل گرفتم چراکه آن جوان مجرد مدعی بود چهار سال قبل گوشی مذکور را از یک فروشگاه خریده است.