مشگل من این است که مادرشوهرم روزی ۲ بار به ما سر میزند و من این موضوع را دوست ندارم.
دختری را در دانشگاه دیدم و بعد از مدتی عاشق او شدم حالا می ترسم بهش پیشنهاد بدم ولی می ترسم مخالفت کند.
عاشق پسر دوست مادرم شدم ولی میترسم با ازدواجم، دوستی مادرهایمان به هم بخورد.
دختر جوان با اشاره به اینکه بصورت پنهانی ۲ سال به خواسته های شرم آور دوست پسرم تن دادم، می گوید: او هیچ علاقه ای به ازدواج با من نداشت و به زور می خواستم به خواستگاری من بیاید.