دختر ۱۴ ساله با بیان این که یک ماه بعد از عقد صیغه جدا شدم، می گوید: نامادریم برای اینکه از دست من راحت بشه ترغیبم کرد که بعد از ازدواج می توانم آزاد باشم.
این مرد جوان با اشاره به اینکه مادرم شبها در کنار یک پیرمرد میخوابید، می گوید: از مهر و محبت مادری هم بی بهره شدیم چرا که مادرم به نوعی در عقد موقت آن پیرمرد بود.
این مادر با اشار به اینکه دخترش بطور کلی در اختیار سلمان قرار گرفته می گوید: دخترم عاشق او شده و چند روزی هم ازش خبری ندارم.
این زن می گوید: شوهرم اول خانواده فقیری داشت ولی بعد از اینکه با حمایت پدر به ثروتمند شد، دیگر برایم هیچ ارزشی قائل نبود.
این زن جوان می گوید: من برعکس شوهرم پر از احساس و عاطفه بودم ولی او این موضوعات را مسخره می کرد.
این زن می گوید: وقتی تنها بودم شبها می ترسیدم بنابراین با یک نظامی ازدواج کردم ولی……
این سرگذشت زنی با حجب و حیا است که همیشه سعی کرده بود از خشونت های شوهرش کسی باخبر نباشد اما…..
زنی ۲۸ ساله که سابقه ۳ ازدواج با ۳ مرد خلافکار را دارد، می گوید: در این ازدواج ها و عقد موقت شانس نیاوردم و همه ما یا معتاد بودند یا قاچاقچی.
سارق بدشانسی که گوشی تلفن همراه مغازه دار را سرقت کرده بود، بعد از چند ساعت دستگیر شد.
داستان رابطه مخفی خانم دکتر با ۲۰ پسر جوان آنقدر آموزنده است که می تواند درس عبرتی برای دیگران باشد.