زن جوان که به مدت ۵ سال صیغه یک مرد میانسال شده بود می گوید: او یک مرد متاهل بود و شب ها از ترس زن و بچه هایش در خانه من نمی ماند.
این زن با اشاره به اینکه از همسر طلاق گرفته ام، می گوید: وقتی برای اجاره خانه وارد مشاوره املاکی شدم در همان نگاه اول فهمیدم که او از من خوشش می آید و بعد از چند روز مرا صیغه کرد.
این مرد جوان با اشاره به اینکه مادرم شبها در کنار یک پیرمرد میخوابید، می گوید: از مهر و محبت مادری هم بی بهره شدیم چرا که مادرم به نوعی در عقد موقت آن پیرمرد بود.
این زن با اشاره به اینکه من نمی توانستم باردار شوم، گفت: زن صیغه ای را پیدا کردم و او را به عقد شوهرم درآوردم تا از او صاحب فرزند شویم.
این زن می گوید: همت دوست شوهرم بود و گاهی که شوهرم در خانه نبود او می اومد و آنقدر از من تعریف می کرد که دچار وسوسه های شیطانی می شدم و به ناچار از شوهرم جدا شدم و صیغه او شدم
دختری ۱۲ ساله که به صیغه پسرخاله خود آمده بود، سرگذشت تلخی را در این روایت برای ما تعریف می کند.
این زن ۲۴ ساله می گوید: مدت هشت ماه صیغه عیسی بودم و او در این مدت مدام فیلم و عکس های ناجور می گرفت که بعدها دلیل آن را فهمیدم.
این زن با اشاره به اینکه در ۱۶ سالگی یک زن مطلقه شدم، می گوید: به مدت ۵ سال به صیغه فرهاد درآمدم ولی بعدا فهمیدم او از من فیلم ناجور تهیه می کرده است.
یک کشتی گیر با اشاره به اینکه صیغه کردن زن مطلقه آسان بود،گفت: عاشق زن مطلقه ای بودم که چند سال از من بزرگ تر بود ولی مادرم با این ازدواج مخالفت کرد.
زن ۱۹ ساله ای که در ۱۵ سالگی ازدواج کرده بود می گوید: با شوهرم تفاهم نداشتیم و سر هر چیزی دعوا می کردیم بنابراین از او طلاق گرفته و صیغه پسر جوان درآمدم.