http://didshahr.ir/264770

02:21 :: 1402/08/28

این زن جوان با اشاره به اینکه از شب نامزدی خاطرات تلخی به یاد دارم، می گوید: شوهرم به نیازهای من بی توجه بود و مدام وقت خواب به سراغ من می آمد.

داستان زن 19 ساله فراری

داستان زن ۱۹ ساله فراری

این زن درباره سرگذشت خود گفت: از همان دوران کودکی احساس می کردم کسی مرا دوست ندارد و من دختر بدشانسی هستم؛ چراکه پدر و مادرم همواره به دیگر خواهر و برادرانم توجه می کردند و من از کمبود محبت در خانواده رنج می کشیدم.پدرم مغازه دار بود و زندگی متوسطی داشتیم.من هم تا کلاس هفتم درس خواندم اما بعد از آن دیگر مادرم اجازه تحصیل نداد و مرا محدود کرد به گونه ای که حتی اجازه نمی داد به تنهایی بیرون بروم.درحالی که پدر و برادرم برای گذران زندگی کار می کردند، عموی کوچکم تقریبا امور خانه ما را در دست داشت و برای ما تصمیم می گرفت.

بالاخره حدود ۶ماه قبل بود که عمویم یکی را برای ازدواج با من پیشنهاد کرد.«سهراب» که ۱۴ سال از من بزرگ تر بود کارگری می کرد من هم که نمی توانستم روی حرف عمویم حرفی بزنم، سکوت کردم و پای سفره عقد نشستم، اما هنوز یک روز بیشتر از برگزاری مراسم عقدکنان نگذشته بود که نامزدم کاری را که نباید می کرد، کرد.  او مرا وادار کرد تا زودتر عروسی کنیم.این رفتار او تاثیر بدی در روح و روانم گذاشت و به سردی روابط عاطفی بین ما انجامید.

با وجود این، من همواره سکوت می کردم و حرفی نمی زدم تا جایی که دیگر همسرم به بهانه های واهی با من قهر می کرد وگاهی تا چند روز توجهی به من نداشت.البته من هم که افکار و عقایدم با او ۱۴ سال تفاوت داشت نسبت به او بی اعتنایی می کردم و به قول معروف «بچه بازی»درمی آوردم! این رفتارهای ناشیانه به حدی رسید که دیگر نمی توانستم این قهر وآشتی ها را تحمل کنم!همسرم نیز برای انتقام از رفتارهای من حتی تلفنی هم با من گفت وگو نمی کرد.آخرین بار ۱۵روز سراغی از من نگرفت، این درحالی بود که مادرم نیز با نیش وکنایه هایش بر روی زخم هایم نمک می پاشید و بیشتر آزارم می داد. بالاخره این رفتارها موجب شد تا ۲هفته قبل پنهانی از خانه خارج شدم و سرگردان وحیران در خیابان ها به راه افتادم و در پارک ها و خیابان ها سرگردان بودم.از سوی دیگر هم نه لباس گرمی داشتم و نه غذایی !به همین دلیل به کلانتری پناه آوردم تا به من کمک کنند اما ای کاش…

بیشتر بخوانید: مطلبی که همه دانشجوهای دختر و پسر باید بدانند

  • لینک کوتاه
  • https://savalankhabar.ir/264770

اشتراک این خبر :

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *