زیارت به عنوان نمودی از بعد دینداری در ابعاد سبک زندگی، به دلیل پوشش همزمان بُعد مادی و معنوی انسانها، همیشه یک پیامد مثبت برای فردی دارد.
نویسنده: سارا مؤمنی | دانشجوی دکترای مدیریت رسانه
در پروندههای قبلی درباره این با هم حرف زدیم که اگر معنای دین «راه و روش زندگی کردن» باشد، پس در واقع «سبکزندگی» که خود به انتخاب نوعی از زیستن اشاره میکند، همان دین است. ترجیحات رفتاری فردی مانند راستگویی یا دروغگویی، خوشرویی یا بداخلاقی، مهربانی یا نامهربانی و غیره، ترجیحات و انتخاب در تقسیم ساعات شبانهروز، نوع تفریحات و ورزش، شیوههای معاشرت و تعامل، اثاثیه و لوازم منزل، آداب سخن گفتن و غیره عناصری در زندگی همه ما در جوامع مختلف هستند که دین برای تمام آنها توصیه دارد و بهترین راه و مسیر را معرفی میکند. اگرچه بسیاری از نظریهپردازان سبکزندگی را از مشخصههای جوامع مدرن میدانند و در زرورقهای مختلف و رنگی آن را میپیچند و گاه به قدری آن را زرورقپیچ میکنند که دیگر خودش دیده نمیشود. حالا اینجا میخواهیم بگوییم فارغ از اینکه دین همان سبکزندگی است، مفهوم «دینداری» یکی از ابعاد سبکزندگی است. منظور از دینداری و فرد دیندار کسی است که نسبت به یک دین آشنایی و شناخت دارد، آن را پذیرفته و بر اساس نظر آن عمل میکند، به طوری که این پیروی بر زندگی اجتماعی او نیز اثرگذار باشد. یکی از شاخصههای دینداری بعد مناسک است که زیارت یکی از آنهاست.
زیارت یک انتخاب است
اگرچه همه ما به این واقفیم که زیارت قبور ائمه اطهار، امامزادهها و دیگر مکانهای مذهبی با طلبیده شدن ارتباط تنگاتنگی دارد، اما باید بگویم که پیش از اینها، زیارت و زیارت رفتن امری است که از جانب خود ما انتخاب میشود. ما انسانها یک بعد معنوی داریم که زیارت یکی از مواردی است که در تقویت و رشد این بُعد ما مؤثر است. اگر ما خود دین را به عنوان راه و روش زندگی قبول کرده باشیم، میبینیم که بخش عظیمی از نمودهای زندگی ما در بُعد مادی مانند پوشش، خواب و خوراک، تفریحات و سرگرمی، خانواده و ازدواج و غیره متأثر از زندگی ائمه اطهار، توصیههای قرآنی و بر مبنای توصیههای ائمه و پیامبران بوده است. بنابراین مشخصاً زیارت قبور ائمه اطهار و ارتباط پیوسته با آنها بُعد معنوی ما را هم تقویت کرده و رشد میدهد. مسیحی، مسلمان، یهودی و ادیان دیگر، همگی یک محل امن، ساکت و آرامشمحور را در ساختار خود دارند که افراد در ایام مختلف و برای نیازهای متفاوت به آنها «مراجعه» میکنند. این همان انتخابی است که از آن گفتم. زیارت کردن یک انتخاب است. روزمرگی و شلوغی زندگی مادی، مسائل مختلف، گرههای عجیب و غریبی که به ناگه در زندگی همه ما دیده میشود، ناخودآگاه ما را که دین و دینداری را انتخاب کردهایم، به سمت زیارت سوق میدهد. اگرچه در بُعد مسافت دور و در ابعاد دیگر سخت، نشدنی، پرهزینه و چالشزا است، اما ما به آن فکرکرده و آن را طلب میکنیم و در ابعاد مختلف جسمی، مادی و معنوی خود را برای آن آماده میکنیم.
در دایره قسمت ما نقطه تسلیمیم
درباره زیارت یک نکته مهم وجود دارد و آن اینکه، در رسیدن شما به این انتخاب، ائمه اطهار به عنوان حامی و پشتیبان دینی شما مؤثر هستند. شاید باورتان نشود که آنها دلشان تنگ میشود. آنقدر که به سلامهای از دور هم پاسخ میدهند. بنابراین از همینجا زیارت و در واقع سفر شگفتانگیز هر فردی که زیارت را انتخاب کرده و خودش هم انتخاب شده همچون فیلم سینمایی شروع میشود. تمام اتفاقات (مانند کل زندگی) دلیل دارد، تمام نماها، برخوردها، گفتوگوها، مشاهدات و…همه چیز مشخص است و هیچ چیز بیدلیل اتفاق نمیافتد. شاید شما هم شنیده باشید که در برخی زیارتها (مثلاً زیارت اربعین) ابتلا و سختی زیاد است. شاید فکر کنید که از جنبه غربت و دوری این نکته گفته شده است. اگرچه غربت و دوری خود سختی و ابتلا برای مسافر و زائر دارد، اما این ابتلا در بُعد معنوی است که آدمی را در سفر هزاران بار بالا و پایین میبرد، شاید بیمار شوید، پول کم بیاورید، خسته شوید و بخواهید برگردید، با همسفرتان دعوایتان شود، ناگهان بلیت سفرتان لغو شود، چیز مهمی را برای سفر جا بگذارید و هزاران مسأله و ابتلا دیگر. نکته مهم همان بود که گفتم، برای قرب در بُعد معنوی، انتخاب زیارت ما نیازمند انتخاب و طلبیده شدن از سمت ائمه اطهار هم است. در واقع در این بُعد دینداری که خود بُعدی از سبکزندگی است، ما برای انتخاب کردن، انتخاب میشویم.
من در میان جمع و دلم جای دیگر است
شاید دیده باشید که خیلی از دوستان شما در شبکهها و رسانههای اجتماعی حرف از زیارتشان زده باشند و بگویند که کسی را همچون یک پناهگاه و محل و شخص امن برای گفتوگو پیدا کردهاند و دیگر نیازی به مشاوره (یا همان تراپی) ندارند و منظورشان زیارت و خلوت کردن در حرم یکی از ائمه اطهار باشد. از آنجایی که انتخاب دین، به بُعد مادی و معنوی ما هم شکل میدهد و چطور زندگی کردنمان پس از آن انتخاب، تغییر میکند، باید گفت که در بُعد حسی و عاطفی نیز همین اتفاق میافتد. دینداری و به تبع آن زیارت در بُعد فردی لایههای عمیقی از معنویت را به وجود ما اضافه میکند. امید، توکل، یقین و باور از جمله مفاهیمی هستند که جهان ذهنی ما را نسبت به مسائل زندگیمان شکل داده و گاه با نیت تقویت و رشد آنها به زیارت معصومین میرویم. برای همین هدف است که حاضریم از کسی هزینه سفرمان را قرض کنیم، اما حتماً به زیارت برویم. حاضریم سختی دوری و مسیر را تحمل کنیم، اما حتماً به حرم یا قبور ائمه اطهار برسیم. شاید از بیرون برای بسیاری از افراد این مسأله قابل فهم نباشد و همین نکته خودش عزم ما را برای رسیدن و تقویت بُعد معنویمان بیشتر میکند، چرا که میفهمیم در میان آدمها تنهاییم. شاید در زیارت افرادی را دیده باشید که بدون توجه به محیط اطراف و آدمهای دیگر، مشغول زیارت و درد دل و اشک ریختن هستند. در حالیکه هرچقدر اطرافیان در جمع با او برخورد میکنند، متوجه این برخورد یا حضور نمیشود. حتماً شما هم یاد روایتی افتادید که خاری را که در پای حضرت امیرالمؤمنین رفته بود زمانی از پایش درآوردند که مشغول نماز بود. دقیقاً کیفیت حضور در زیارت همین کار را با آدمها میکند. رها در میان جمع، اتصال به منبع فرامادی و معنوی.
بهترین نسخه آدمها را کجا میتوان یافت؟
فارغ از ابتلاهای قرب که به صورت فردی برای هر زائر اتفاق میافتد و بالاتر درباره آنها حرف زدیم، توجه شما را به این نکته جلب میکنم که جهان زیارت در بُعد جمعی برای همه ما رنگ و بو دیگری دارد. نسخههایی از خودمان را در این فضا میبینیم که در جهان بیرون کمتر با آن مواجه میشویم. مثلاً اینکه در کل دوره سفر و زیارت ما با نسخه بداخلاق، عصبی و ناراحت آدمها را کمتر میبینیم. در حرم و در زیارت میبینیم که جوانی به مرد کهنسالی که روی ویلچر نشسته کمک میکند (در حالی که در موقعیت و فضای دیگر ممکن است آن را نادیده بگیرد)، مادری که فرزندش را پیدا کرده، او را در آغوش میگیرد (در حالی که در فضایی دیگر ممکن است با او دعوا کند)، افراد به آرامی در صف زیارت پشت سر هم میایستند (در حالی که در زندگی روزمره و جهان بیرون، «صفها» از خستهکنندهترین ابداعات بشر هستند)، صبر، مهربانی، توکل و یاری رساندن از جمله ویژگیهایی است که در زیارت بیشتر میبینیم و با اینکه در خیل عظیمی از جمعیت ما هم به زیارت رفتهایم، با کمترین میزان مسأله و مشکل مواجه میشویم. من اینطور میگویم که هر کدام از ما میتوانیم بهترین نسخه خود را پس از زیارت قبور ائمه اطهار با چشم غیرمسلح ببینیم.
نکته نهایی اینکه زیارت به عنوان نمودی از بعد دینداری در ابعاد سبک زندگی، به دلیل پوشش همزمان بُعد مادی و معنوی انسانها، همیشه یک پیامد مثبت برای فردی دارد که آن را انتخاب میکند وطبعاً، خود نیز انتخاب میشود.