چرای بیرویه و بیضابطه و همچنین برداشت بیرویه انواع گیاهان موجب فرسایش خاک و در نتیجه وقوع سیلاب های مکرر می شود.
نویسنده: نیلوفر منصوری
شاید باورناپذیر باشد، اما چرای بیرویه دام، موجب نابودی پوششگیاهی شده و به کمآبی و خشکسالی دامن زده است. با شدت گرفتن پیامدهای تغییر اقلیم در ایران و جهان و همچنین بهرهکشیهای بیحد و حصر از منابع آب و خاک کشور، بیدلیل نیست که با سیلهای ویرانگر با دامنه خسارات بالا مواجه میشویم.
سیلهایی که بسیاری از مناطق را دربر میگیرند. اما این سؤال به وجود میآید که چه ارتباطی بین سیلاب و چرای بیرویه دام وجود دارد؟ آیا فقط چرای بیرویه موجب بروز سیل میشود و آیا اساساً برای مهار قدرت تخریبی سیلها و بهرهمندی درست از بارشها و سیلابها کاری کردهایم؟!
عوامل تعدیل پوشش گیاهی
رئیس دانشکده منابع طبیعی و محیط زیست علوم و تحقیقات، سیلاب را نتیجه تغییر اقلیم و کاهش پوشش گیاهی میداند میگوید: اقلیم را نمیتوانیم به حالت اولیه بازگردانیم اما میتوان تمهیداتی برای آن اندیشید تا اثرات زیانبار آن را تعدیل کرد.
هادی کیادلیری، از نشانههای تغییر اقلیم، جابهجایی فصلها، عدم نظم در پراکنش بارش و بارانهای سیلآسا، ذوب شدن یخچالهای باستانی، سقوط سطح آبهای سفرههای زیرزمینی، تبدیل رودخانههای دائمی به فصلی و آب و هوای متغیر در زمستان را نام میبرد.
او در ادامه میگوید: در مراتع، جنگلها و طبیعت، لاشههای گیاهان و برگهای ریخته شده زیر درختان، حکم اسفنج را دارند و آب را در خود ذخیره و بتدریج آزاد میکنند. این روند کمک میکند زمین فرصت بیشتری برای جذب آب داشته باشد، زیرا آب بتدریج آزاد میشود و زمین و گیاه فرصت جذب بیشتر آب را پیدا کرده و از جریان سریع آن جلوگیری میشود و آب رودخانهها و برکهها دائمیتر شده و دیگر فصلی نخواهند بود. به همین جهت سیلاب اتفاق نمیافتد.
اما مورد دیگری که این کارشناس به آن اشاره میکند این است که پوشش گیاهی از ضربات مستقیم قطرات باران به سطح خاک جلوگیری و مانند سپر عمل میکند: اگر پوشش گیاهی به دلیل تخریب جنگل، ساختوساز و چرای بیرویه دامها از بین برود، قطرههای باران مستقیم به سطح خاک میخورند و پیوندهای خاک شکسته میشود. شکسته شدن پیوندها و ذرات خاک بسته شدن منافذ خاک را درپی دارد. در این زمان هرزآبها در سطح زمین راه میافتد که نمونه آن، راه افتادن گل و لای در زمان بارندگی در مناطق بدون پوشش است.
به گفته کیادلیری، مسأله دیگر هم نفوذ ریشه گیاهان و درختان در عمقهای مختلف زمین است که مانند یک شبکه درهم تنیده، خاک را به هم میبافند. این شبکه مانع از دست رفتن و فرسایش خاک میشود. پوشش گیاهی حتی تا 40 برابر نسبت به زمینهای لخت و کشاورزی امکان نفوذ آب را به زمین بیشتر میکند و به همین دلیل موجب میشود که سیلاب، فرسایش خاک، حرکت خاک و رانش و لغزش نداشته باشیم.
رئیس دانشکده منابع طبیعی و محیط زیست، عوامل مختلفی را در تخریب پوشش گیاهی دخیل میداند: یکی از این عوامل دام است. دام علاوه بر اینکه تمام پوشش گیاهی را از بین میبرد، باعث فشردگی خاک هم میشود. یعنی با سم خود حین حرکت، خاک را کاملاً میکوبد و اجازه نفوذ آب را به خاک نمیدهد، حتی محاسبات نشان داده که حرکت یک تراکتور چرخ زنجیری یا لاستیکی روی خاک، 0.4 تا 0.6 کیلوگرم نیرو در واحد سانتیمتر مربع وارد میکند، اما حرکت یک دام، 3.4 کیلوگرم نیرو وارد میکند. یعنی سم دامها چندین برابر یک تراکتور خاک را میکوبد و فشرده میکند. در کنار این موارد، بارانهای سیلآسا را هم اضافه کنید. این موارد دست به دست هم میدهد و موجب سیلاب میشود.
این استاد دانشگاه درخصوص تفاوت کشورهای توسعهیافته با کشورهای غیرتوسعه یافته در این زمینه میگوید: کشورهای توسعهیافته از منابع طبیعی استفاده نمیکنند، بلکه از خدمات منابع طبیعی استفاده میکنند. طی محاسبهای که شده در جنگلهای خیلی خوب، هر هکتار جنگل تا 2هزار مترمکعب آب را در خود نگه میدارد. در یکی از کشورهای پیشرفته، یک توده جنگلی را از بابت خدماتی که میدهد، ارزشگذاری کردند و مشخص شد درصورت قطع درختانش، 20 میلیون دلار، از بابت گردشگری و توریست 40 میلیون دلار و از حیث حفظ آب و نگهداری درختان، 300 میلیون دلار درآمد خواهد داشت. اگر ارزشگذاری واقعی روی خدمات اکوسیستم انجام شود، قطعاً به سمت خدماتی حرکت میکنیم که هرچند ارزش اقتصادی آن ملموس نیست، اما قابل محاسبه است. کشورهای توسعهیافته بر این اساس برنامهریزی میکنند تا خدمات اکوسیستم را حفظ کنند، اما کشورهای عقبافتاده از اصل منابع طبیعی استفاده میکنند.
دستبردهای انسانی به منابع طبیعی
چرای بیرویه و بیضابطه و همچنین برداشت بیرویه انواع گیاهان دارویی وحشی و بومی که برنامه مشخصی برای مهار آنها وجود ندارد، موجب فرسایش خاک میشود. این گیاهان کوتاهقد، موجب پیوستگی خاک و سنگ میشوند و از ریزشهای سیلآسا جلوگیری میکنند.
علفچینی و برداشت گیاهان دارویی از برداشت چرای بیرویه مضرتر است. گاهی دیده میشود که این افراد به اندازه 4 خودروی نیسان، گیاه برداشت میکنند و آن را برای فروش به مناطق دیگر میبرند. منابع طبیعی و محیط زیست نیز به بهانه پیشگیری از درگیری، آنان را به حال خود رها کرده و چشمپوشی میکنند.
تخریب پوشش گیاهی به هر روشی، به منطقه و مردم آسیب میزند و هموغم مسئولان فقط به ارائه بیانیه برای جلوگیری از ورود دام به منطقه محدود میشود.
تفاوت سیل ها در چیست؟
چرا وقوع سیل در اروپا با کشورهای جنوب شرقی آسیا ازجمله بنگلادش متفاوت است؟ یک کارشناس محیط زیست میگوید: وقوع سیل در اروپا با حداقلترین خسارت است اما اگر در بنگلادش به وقوع بپیوندد، حداقل 5 هزار خانه و 100 هزار نفر خسارت میبینند.
اسماعیل کهرم، میگوید: اروپا با سیاست نگهداری از کشاورزی و دامداری آشنا است، پوشش گیاهی خود را حفظ و تعداد احشام در مراتع را کنترل میکند و دولت این کشورها، به کسانی که دامپرور یا دامدار هستند برای توقف تولید، درآمدشان را تأمین میکند.
او میگوید: در کشور ما احشام، 4 برابر استاندارد در مراتع وجود دارند. اگر سالی 6 سانتیمتر گیاه و علف رشد کند، به اندازه 8 سانتیمتر خورده میشود و زیر خاک میرود. حتی بز، علف را از زیر خاک بیرون میکشد. و به همین دلیل است که در صورت وقوع سیل، از آبخوان سرعت حرکت آب به پایین بیشتر و از انرژی به وجود آمده حتی پل سیمانی و بتونی نیز نابود میشود.
به گفته کهرم؛ سیلاب، موجب شسته شدن و عدم توازن سطح خاک میشود. به همین علت است که با وقوع سیل، در برخی نقاط با تپه 4 متری مواجه میشویم و در بعضی جاها خاک کاملاً از بین رفته است.
او معتقد است که چرای دام در مراتع کشور، وجود دارد و برای آن چارهای نیست زیرا چرای دام در چرخهای قرار دارد که اقتصاد بسیاری از افراد به آن بستگی دارد و با عوامل دیگر مانند رشته به هم متصل و زنجیر شدهاند. او بیشترین خسارت چرای دام را در فصل پاییز و زمستان میداند.