زنی را دوست دارم که از من بزرگتر است و زودرنج و بدون اعصاب هم است
نویسنده : فریبا البرز| کارشناسارشد مشاورهخانواده
سوال: عاشق خانمی شدم ۳۲ ساله. چند سال پیش از همسرش جدا شده. از من هم تقریبا ۴ سال بزرگتر است. واقعا او و شخصیتش را دوست دارم و حاضرم هر کاری برای ازدواج با او انجام بدهم. فقط مشکلم این است که از همین حالا، بدون اعصاب است و زودرنج. البته شرایط زندگی و مریضی پدرش را درک میکنم که روی او فشار آورده. لطفا راهنمایی ام کنید.
پاسخ: مخاطب گرامی، گفتهاید واقعا او و شخصیتش را دوست دارم و حاضرم هر کاری برای ازدواج با او انجام دهم. به طورکلی و متاسفانه استفاده از واژه دوست داشتن به منظور نادیده گرفتن بعضی ملاکها و کم رنگ کردن عقل و منطق در فرایند ازدواج، زیاد مشاهده میشود، بنابراین لازم است بر این نکته تاکید کنیم که مایه گذاشتن از واژههایی مثل عشق و دوست داشتن و … در همه مشکلات و همه عمر امکانپذیر نیست و ممکن است روزی فرا برسد که برخی زوجها تحمل مشکلات را نداشته باشند و این به اصطلاح معجزهگر یا مایه حیات زندگی مشترکشان کم رنگ شده باشد و تمایلی نداشته باشند بهخاطر دوست داشتن دیگری به خود سختی بدهند. شما هم تنها استنادی که برای کم اهمیت جلوهدادن اختلاف سنی و ازدواج قبلی این خانم بیان کردهاید، همین عبارت دوستداشتن است و این دلیل به هیچ عنوان پشتوانه خوشبختی شما نیست چرا که دوست داشتن و عشق و علاقه شرط لازم برای ازدواج است ولی کافی نیست.
حواستان به عواقب اختلاف سنی باشد
شما ۴ سال از این خانم کوچکتر هستید. درباره مشکلات مربوط به اختلاف سنی بیشتر اطلاعات کسب کنید. به طور طبیعی خانمها حدود سه سال زودتر از آقایان به بلوغ فکری و عاطفی میرسند و به همین دلیل هم اگر به همین میزان هنگام ازدواج دختر کوچکتر از پسر باشد، تقریبا میتوان گفت در یک مرحله قرار دارند و با داشتن زبان مشترک، درک بهتری از یکدیگر خواهند داشت ولی در صورتی که خانم بزرگتر باشد، قطعا پختگی و بلوغ فکری وی بر رفتار و گفتارش تاثیر خواهد داشت و ممکن است حالت مادرانه به شوهرش پیدا کند چرا که بدون تردید تجربیات زندگی در تصمیمگیریها موثر هستند. نکته مهمتر در این گونه مواقع این است که چند سال بعد ممکن است همین خانم دچار ترس و نگرانی برای از دست دادن شوهرش شود، چون به هر حال زایمان و بالا رفتن سن و … باعث کم شدن زیبایی و جذابیت ظاهری خانمها میشود و آنوقت ممکن است این نگرانیها تشدید شود.
رفتارهای اشتباه این خانم را توجیه نکنید
گفتهاید که خانم مورد علاقهتان زودرنج است و بیاعصاب. این که رفتارهای آن خانم را به بیماری پدرش و مشکلات زندگی ربط دادهاید، شاید بخشی از ماجرا باشد چرا که به هر حال او چون تجربه یک بار شکست در زندگی را دارد، طبیعتا با احتیاط بیشتر و عقلانیتر به موضوع نگاه میکند و شاید با نگاه احساسی از این ازدواج راضی باشد ولی منطق و پیشبینیهای وی باعث یک تضاد فکری و تردید در تصمیمگیری شده است که این موضوع میتواند به نوبه خود روح و روان یک فرد را دچار تنش کند.
کمک گرفتن از یک مشاوره
با توجه به مطالب مطرح شده و این که ممکن است شما مطالب بیشتری برای گفتن داشته باشید، توصیه میکنم حتما قبل از گرفتن تصمیم نهایی به صورت فردی و دو نفری به یک مشاور با تجربه و دارای مجوز مراجعه کنید تا در بالا بردن قدرت تصمیمگیری و داشتن انتخابی اصولیتر به شما کمک کند.