کبری سعادتی
مردی که همه دوستش دارند
حاج قاسم نامی آشنا برای دوست و دشمن است. وقتی نامش را می شنیدیم دلم مان غنچ می رفت و با غروری خاص به خودمان می گفتیم دست خودمان نیست این مرد بزرگ را یک جور خیلی خاص دوستش داریم…
در وصفش شنیده ایم: مرد میدان، مرد میدان جهاد، مرد اخلاص، مرد میدان اطاعت، مرد میدان رفاقت، مرد کاندیدای شهادت، مرد میدان گلوله، مرد میدان خدمت، مرد قهرمان، مرد میدان مقاومت، مرد میدان شجاعت و…
و باز هم می خواهم تکرار کنم؛ مردی که همه دوستش دارند… او برای همه مان قبل از اینکه سردار قلب های مان باشد، حاج قاسم رویاهای مان بود. عمو قاسم فرزندان شهدا، رفیق رهبر عزیزمان و مردی که دشمن، فرمانده سایه ها و مغز متفکر نظامی ایران می نامیدش…
همه کس مان بود… انگار با رفتنش دنیای مان خالی شد… در بهت فرو رفتیم… مگر دنیای بدون حاج قاسم را می شد تصور کرد، حاج قاسمی که همیشه در قلب میدان نبرد بود و سالم برمی گشت… سرداری که تا ابد ساعت یک و ۲۰ دقیقه را به نام خود ثبت کرد و تا ابد لباس سیاه را بر قامت ۱۳ دی ماه ۱۳۹۸ پوشاند اما وقتی کمی آرام می گیریم و سعی می کنیم منطقی فکر کنیم به خودمان می گوییم اگر حاج قاسم شهید نمی شدجای تعجب داشت چون او طبق فرمایش رهبری شهید زنده بود و ما چقدر خوشبخت بودیم که در هوای یک چنین مردی زندگی کردیم و می توانیم با افتخار بگوییم سردار سلیمانی از ماست. الگوی ماست و ما باید
به وجودش ببالیم و سعی کنیم از زندگی سرشار از شرف و غیرت و مردانگی اش الگوبرداری کنیم.
۱۳ دی ماه برای همه مان یادآور یک حزن و اندوه بزرگ است… اندوهی که با گذشت
سه سال باز هم قلب مان را مثل بار اول شنیدن خبر شهادتش از شدت غم مچاله
می کند. در این مدت فکر نکرده ایم که از دستش داده ایم بلکه برعکس با شهادتش در همه لحظات زندگی مان بودنش را حس
کرده ایم و در لحظات سخت و در برهه هایی از زمان که مستاصل بوده ایم فکر به عظمت روحش و عزم راسخش چراغ راه مان شده است و دست مان را گرفته است.
آدم های خوب و بد در همه جا فراوان یافت می شوند اما باید خیلی خاص و منحصربفرد باشی تا بتوانی به قلب همگان رسوخ کنی و خاج قاسم ما یک مرد منحصربفرد بود.
اکنون کودکان و نوجوانان ما یک قهرمان واقعی دارند که می خواهند روزی مثل سردار آسمانی سرزمین شان باشند و حاج قاسم یک الگوی مناسب به تمامی معنی است.
نام حاج قاسم سلیمانی یک برند بین المللی است که به همه مسلمانان آزادی خواه درس غیرت و شجاعت می دهد و دشمنان اگر هم بخواهند نمی توانند از بزرگی نام و یاد این سردار آسمانی به سادگی عبور کنند هرچند که به خیال خود خواستند او را از ما بگیرند غافل از آنکه با شهادتش حاج قاسم در وجود پیر و جوان و کودکان مان تکثیر شد. درست است که اصلا فکرش را هم نمی کردیم او به این زودی ها آسمانی می شود اما در روی زمین هم ردپای خون سردار عزیزمان دارد راه را نشان مان می دهد.
سرداری که وقتی رفت دوباره و چندباره متولد شد. نگاه ها به سویش چرخید. گوش ها تیز شد و حواس ها همه جمع.
دشمنی که اگر روزی از خودش می ترسید اکنون حتی از اسمش و ازعکسش می ترسد…
«مگر می شود ماه را از آیینه آب گرفت» او بزرگ بود و با شهادتش بزرگی اش بیشتر تجلی پیدا کرد. دشمن خواست به نقطه قوت مان شلیک کند اما نمی دانست خون سردار کم از خود سردار ندارد و به قول سردار شهیدمان» ما ملت شهادتیم» مگر کم شهید داده ایم …
درست است که وجود چون گل هر شهیدمان یک بویی دارد اما همه شان در خو شبیه هم بودند چون به جریان اصیل و ناب که نور خداوندی است وصل بودند.
سردار عزیز ما آسمانی شد اما از پیش ما نرفت چون «شهیدان زنده اند» و سردار ما با اقتدار در مرزهای فرهنگی و جغرافیایی ما ایستاده است و دشمن با همه نقشه های شیطانی همیشه محکوم به شکست است.
وقتی رهبر عزیزمان در مورد سردار آسمانی مان گفتند: « در دنیا با حاج قاسم خیلی رفیق بودیم، ان شاء ا… خدا کاری کند که در قیامت هم خیلی رفیق باشیم…» جایگاه معنوی آن شهید عزیزمان بیشتر نمود پیدا می کند چون حاج قاسم مرید رهبر عزیزمان بودند و در مقابل ایشان مرد اطاعت لقب گرفته اند.
وقتی دوستان به حاج قاسم گفتند: کاندیدای ریاست جمهوری شود و آن مرد جهاد گفتند: من کاندیدای شهادتم و برگزیده هم شد.
سرداری که طبق درخواست خود بر سنگ قبر مطهرش «سرباز» نوشته شده است… و وقتی در زندگی سراسر معرفت و دلدادگی اش غرق می شویم به خودمان می آییم.
ما کجای تاریخ ایستاده ایم…
سردار آسمانی مان ! نگذار دشمن هزار رنگ پرنفاق ما را از راه راست مان به بیراهه بکشاند تا خدی ا ناکرده فردا روز قیامت شرمنده خون شما شهدا شویم.
حاج قاسم! دست مان را بگیر…