شیوع ۳۰ درصدی یک اختلال که معمولا کمتر درباره آن صحبت میشود، نیاز به فرهنگسازی دارد چراکه درمان نشدن آن، نه تنها سلامت شخص بلکه خانواده و جامعه را تحت تاثیر قرار خواهد داد.
نویسنده : دکتر مهدی سودآوری | روان شناس و مدرس دانشگاه
سوژه روز: به تازگی، رئیس دانشکده علوم رفتاری و سلامت روان دانشگاه علومپزشکی ایران با اشاره به این که سلامت جنسی و بهداشت روان ارتباط مستقیمی با یکدیگر دارند، میگوید: «شیوع اختلالاتجنسی در کشور بالای ۳۰درصد است که سلامتروان را تحتالشعاع قرار میدهد. این حوزه باید با توجه به رویکردهای جمعیتی مورد توجه قرار بگیرد، در غیر این صورت احتمال باروری را کاهش میدهد. بر همین اساس لازم است اختلالاتجنسی بهصورت سیستماتیک به مردم البته متناسب با فرهنگ جامعه آموزش داده شود زیرا این مسئله با بهداشت روان ارتباط نزدیکی دارد.»(منبع خبر: ایرنا). در ادامه، چند نکته روانشناسانه در این باره مطرح میشود.
این اختلال فقط مربوط به زوج ها نیست
زمانی که از اختلالات جنسی صحبت میشود بیشتر مردم به فکر روابط زناشویی می افتند ، در حالی که اختلالات جنسی بسیار وسیعتر از حیطه روابط زوجی است. اولین مورد بحث جنسیت است. کودک از حدود دوسالگی جنسیت خود را میداند، اما مفهوم واقعی آن و تفاوتهای جنسیتی را در سنین مدرسه میآموزد. در این سن، بیان واقعیت و فراهم کردن اطلاعات صحیح ولی متناسب با سن کودک اهمیت فراوان دارد. ایجاد شرم و خجالت از جنسیت هم در همین سنین ایجاد میشود. مرحله دوم از رشد جنسی در دوران بلوغ و نوجوانی است. در این جا توصیه میشود نوجوان را پیش یک روان شناس همجنس برد تا او بدون رودربایستی مسائل جنسی و تفاوتهای فیزیکی دوران بلوغ را برای نوجوان توضیح دهد. دادن اطلاعات صحیح بسیار اهمیت دارد. قاعدتا مرحله مهم بعدی، روابط زوجی است. شیوع انواع اختلالات جنسی در این سن مشخص میشود اما معمولا ریشه آنها در دو مرحله قبلی است.
اهمیت درمان به موقع این اختلال
بعد جنسی و جنسیتی یکی از ابعاد بسیار مهم رشد شخصیتی انسان است. با نادیده گرفتن آن به دلایل فرهنگی و معذوریتهای شخصی، آسیب جبرانناپذیری به نسل بعدی وارد میشود. صحبت واضح از علایق و محدودیتها با همسر بسیار مهم است. در مرحله بعدی، برای مشکلات جنسی هم راهحل وجود دارد. معمولا زوج ها زمانی که بحران به بقیه حیطههای زندگی هم سرایت کرده، مراجعه میکنند. در حالی که در ابتدا بسیار راحت میشد مشکل را حل کرد. در ضمن، ملاک این که چه رفتاری مشکل است یا اختلال محسوب میشود تا حد زیادی به رضایت همسر بستگی دارد. شاید یک رفتار یا نیاز برای یک زوج کاملا طبیعی ولی برای فرد دیگری آزاردهنده باشد.
شخصیت جنسی باید درست شکل بگیرد
در آخر باید گفت هر کدام از ما یک شخصیت جنسی هم داریم که در زمان رابطه زناشویی نمود پیدا میکند. این شخصیت برآمده از نوع آموزش مسائلجنسی است. فردی که از خیابان و با متلکهای مبتذل مسائل جنسی را آموخته، قاعدتا در ازدواج خود هم نقش همان مزاحم خیابانی را بازی خواهد کرد! چون آن سبک رفتار در کودکی و نوجوانی برای او نماد مردانگی و مرد بودن شده است! پیش از این که فرزندانمان، رابطهجنسی را از خیابان یا فیلمهای مستهجن یاد بگیرند، والدین با همکاری متخصصان سلامتروان باید آموزش درست را انجام دهند. در غیر اینصورت، انتظار این که ارزشهای فرهنگی رعایت شوند بیهوده است چون فرد از دیگری یاد گرفته است. متاسفانه صحبت از مسائل جنسی مترادف با بیادبی و بیحرمتی شده است. برای همین زوجهای زیادی حاضر به جدایی هستند اما حاضر به مراجعه برای درمان نیستند. خانمها بیشتر به علت شرم و حیا از مراجعه امتناع میکنند و مردان هم به خاطر آن که تصویر مردانهشان زیر سوال نرود. متاسفانه نبود آموزش صحیح باعث گسترش زیاد اختلالات جنسی در جامعه(تقریبا ۳۰ درصدی) شده است و باید برای حل این مشکل راهحلهایی بیابیم.