مهدی جهاندیده
در پشتپرده سکونِ ۱۶ ساله پتروشیمی اردبیل چه میگذرد؟
احداث پتروشیمی در اردبیل از شوخیهای تاریخ با صنایع مادر بود. در هیاهوی کلنگزنیهای پیاپی، کسی به مطالعات امکانسنجی احداث پتروشیمی در دشت اردبیل، تدقیق نداشت. نمایندگان وقت اردبیل در مجلس هم آنرا فرصتی طلایی برای «نوسانگیری رای» در آستانه انتخابات دیدند و پتروشیمی اردبیل محصول ائتلافِ شومِ پوپولیستها شد.
شوآفی پوچ و تهی از آینده که با وعده اشتغال سه هزار نفری آنقدر دهن پرکن و پرطمطراق بود که قند را در دل همه آب کرد.
سال ۸۵ بود که پتروشیمی دولتی شازند، متولی راهاندازی پتروشیمی اردبیل معرفی شد. شازندیها وعده دادند که سه ساله کار را تمام میکنند. اما پس از ۱۰ سال بلاتکلیفی و رکود، نعلوارنه زدند.
به یکباره شازندیها خود را کنار کشیدند و تولیت پتروشیمی از دولت به بخش خصوصی منتقل شد.
مجوز، زمین، تاسیسات، ساختمانها و سهام چند میلیارد عددی پتروشیمی به رقمی چند ده میلیارد تومانی به سرمایهگذار ناشناختهای واگذار شد. همه چیز آنقدر سریع و آنی رخ داد که مسئولان محلی اردبیل غافلگیر شدند!
فارغ از فرایند مسئلهساز واگذاری، اهلیت سرمایهگذار جدید هم پرسشزا بود. در آن مقطع مدیرکل وقت سازمان صمت اردبیل به صراحت گفت که «سرمایهگذار توانمندی مالی و اهلیت فنی را ندارد». اما بهرام شهسواری که با حمایت لابی داخلی شازند بر پتروشیمی اردبیل چیره شده بود، بر مسند آن باقی ماند!
در مقطعی صحبت از خلع ید او شد؛ اما شهسواری و شرکایش از دولت اجازه تبدیل محل احداث پتروشیمی به شهرک تخصصی پتروشیمی را هم گرفت و حتی موفق به دریافت تسهیلات ارزی درشتی هم شد.
در این میانه رونمایی از کاسپین خودرو در محل احداث پتروشیمی، همه صورت مسئلهها را تغییر داد. بنا به اذعان مدیرکل وقت صمت«مشخص نیست که کاسپینیها محل را از کارخانه پتروشیمی خریدهاند یا استیجاری در آنجا مستقر شدهاند». از دیگرسو صنایع فلزی هیچ سنخیتی با روح صنایع پاییندست پتروشیمی ندارد و فصل جدیدی از گمانهزنیها را ذیل تیتر«احتمال تغییر کاربری» پیشروی پتروشیمی اردبیل گشود.