همه ما تا بهحال با افراد قلدر روبهرو شدهایم یا خودمان هم گاهی از این حربه برای رسیدن به خواستههایمان استفاده کردهایم.
فرد قلدر زمانی که چیزی مخالف میلش باشد با استفاده از زورگویی تلاش میکند حق خود (البته حق از نظر خودش) را بگیرد و حالا زورگویی میتواند با رفتار و اعمالی مثل کتک زدن، هل دادن و …
همراه باشد یا با کلام مثل داد و فریاد ، فحاشی و … . یک مدل دیگر هم، قلدری اجتماعی است شامل محروم کردن فردی دیگر، به اشتراک گذاشتن عکس یا اطلاعاتی از او که اثرات بدی برای فرد دارد و … . در این ماجرای امباپه، او از دو مدل قلدری فیزیکی با تنه زدن به مسی و قلدری کلامی در زمان صحبت با نیمار، استفاده کرده است.
چه کنیم قلدر نشویم؟
قلدری میتواند فرد را با مشکلات جدی زیادی همراه کند. افرادی که قلدر هستند بیشتر در خطر رفتارهای بزهکاری یا زورگیری و خشونت و اخراج شدن از مدرسه یا محل کار و … هستند. جالب است بدانید فرد قلدر و قربانی هردو بیشتر از افراد دیگر که درگیر این ماجرا نبودهاند دچار افسردگی شده و این باعث مشکلات روانی، اضطراب، افسردگی، تنهایی و انزوایاجتماعی خواهد شد. اما چه کنیم تا قلدر نشویم؟
تسلط داشتن روی خودمان
خود به معنی وجود و شخصیت و خصوصیاتی است که شاکله وجودی و دنیای درونی ما از آن ساخته شده و دیگران ما را از آن طریق میشناسند. مثل افکار، آرزوها، عقاید، احساسات و رفتارهایی که از ما سر میزند. تسلط داشتن برخود یعنی بدانیم کجا و چهموقع، چطور درست و صحیح رفتار کنیم. شاید بپرسید که چطور میشود بر افکار، کنترل و تسلط پیدا کرد؟ یک روش کنترل ذهن از طریق ذهنآگاهی است. ذهنآگاه یعنی ذهنی که اختیارش در دست خود من است و من هستم که حواسم به جریان افکارم هست.
بالابردن احساس پذیرش بهجای مقابلهبهمثل
توصیه دیگر، بالا بردن احساس پذیرش بهجای مقابلهبهمثل و برخورد است. گاهی دیگران با رفتارشان باعث بالارفتن احساسات منفی در ما مثل خشم و عصبانیت میشوند. در این حال ما تصمیم به مقابله به مثل میگیریم اما گاهی بهتر است احساس منفیمان را بپذیریم و سعی کنیم به جای برخورد، خودمان را آرام کنیم.
تعیین خطوط قرمز
من باید با کمک اهداف و ارزشهایی که برای خودم در زندگی تعیین کردهام، رفتارم را کنترل کنم و بر تناقضهای بین استانداردهای ارزشی با موقعیتهای در لحظه حال که برای من پیش میآید، کنترل و نظارت داشته باشم. شناخت ارزشهای شخصی و اهداف در زندگی کمک زیادی به کنترل رفتار میکند زیرا فرد اگر بداند در دنیا چه میخواهد و ارزشهای مهم زندگیاش چه چیزهایی هستند، سعی میکند خطوط قرمزی را برای رفتارش تعیین کند و حتی در لحظاتی که احساساتش به اوج میرسد، باز هم به خود اجازه نمیدهد خیلی از کارهایی را که مخالف ارزشها و اهدافش است،انجام دهد.
پذیرفتن مسئولیت رفتارها
کنترل درونی داشتن به معنای این است که بدانم مسئولیت رفتارم با خود من است و اگر اشتباهی از من سر زد، آن را بر گردن دیگری نیندازم و خودم را در مقابل رفتارم با دیگران، پاسخ گو بدانم. این مسئله هم در کاهش زورگویی موثر است.
نسل بشر ظر فیت دا شتن واحسا س قدرت را ندا رد همیشه قدرت بشر را به ظلم و زو ر گو یی کشیده است و این قا نو ن جنگل د ر جوا مع بشری ازسطح خیا با ن ها تا پا دگا ن ها و رهبرا ن سیا سی را شا مل می شود هما ن یهو دیا نی که با بلیا ن و اعرا ب از او ر شلیم بیرو ن اندا ختند امرو ز با لا بی صهیو نیزم دنیا را کنترل می کنند و به خا ک و خو ن می کشند چرا مدنیت و قا نو ن و عدا لت اجتما عی نیست ۰ حا لا نخبگان بحث کنند و قدرت مندا ن زو رشا ن را می گو یند و دم از حقو ق بشر می زنند