ما چرا موسیقی را دوست داریم؟ چرا از هر فرصتی استفاده میکنیم تا قطعات موسیقی مورد علاقه مان را برای دوستان خود بفرستیم؟
موسیقی چطور روی ما تأثیر میگذارد؟ در این بخش به این سوالات پاسخ میدهیم.
تداعی آموخته شده
یکی از راه هایی که موسیقی از طریق آن احساسات ما را درگیر میکند، تداعی آموخته شده است؛ به این معنی که ما انواع خاصی از موسیقی را غمگین میشنویم چون طبق تجربه آنها را با رویدادهای غمانگیز مرتبط میدانیم؛ به بیان بهتر باید گفت موضوع لزوما احساس ناشی از موسیقی نیست بلکه چیزی است که ما را به یاد آن میاندازد. برای همین است که یک قطعه مشخص موسیقی ممکن است عدهای را خوشحال کند و اشک عدهای دیگر را دربیاورد. ماجرا به افکاری بستگی دارد که در حافظه ما تداعی میشود.
تأثیر بر سیستم عصبی
پاسخ بیولوژیکی به موسیقی لذتبخش میتواند به آزاد شدن انتقال دهندههای عصبی مرتبط با پاداش مانند «دوپامین» منجر شود. نواحی مغزی که توسط موسیقی فعال میشوند، همان مناطقی هستند که در لذت بردن از غذا روشن میشوند. موسیقی همچنین بخشهایی از مغز را فعال می کند که درگیر احساسات مرتبط با دلبستگی مانند عشق، شفقت و همدلی هستند. این موضوع توضیح میدهد که موسیقی چطور میتواند پیوندهای اجتماعی را تقویت کند. ما بهواسطه موسیقی با دیگران ارتباط برقرار میکنیم؛ با هم به یک قطعه موسیقی گوش میدهیم، با خواننده آهنگ هم خوانی میکنیم و دستهجمعی آواز میخوانیم.
کاتارسیس
کاتارسیس یا «روانپالایی» به زبان ساده یعنی مدیریت و برونریزی احساسات انباشته از طریق هنر. موسیقی مثل دیگر رشتههای هنری از جمله سینما به هدایت و بروز احساسات منفی مثل خشم و اندوه کمک میکند. وقتی فیلم غمگینی تماشا میکنیم یا به یک قطعه موسیقی غمگین گوش میدهیم، احساسات منفی درونیمان را تجربه میکنیم بدون آنکه تهدید و خطر واقعی موجود در فیلم و موسیقی به ما لطمه بزند. به بیان بهتر ما در همراهی با تجربه جدایی یا شکست در یک قطعه موسیقی و فیلم، غمگین میشویم بدون آنکه نیاز باشد خود جدایی و شکست را تجربه کنیم؛ به این موقعیت، کاتارسیس گفته میشود.
جادوی ضربآهنگ
موسیقی به ما حس حرکت میدهد و ما با ضربآهنگ موسیقی همراهی میکنیم؛ حرکت در موسیقی باعث تقویت و تشدید احساسات میشود و منبع لذت است. تصادفی نیست که موسیقی شاد، باعث خوشحالی میشود؛ همراهی با الگوی ریتمیک موسیقی، ریتم درونی ما (ضربان قلب) را تحت تأثیر قرار میدهد، ضربان قلبمان افزایش یا کاهش مییابد تا با موسیقی یکی و در آن شناور شود.برای همین است که خیلی ها برای ورزش هایی مثل دویدن از موسیقی کمک می گیرند.
نکته مهم
درمجموع، موسیقی ابزاری در اختیار ما قرار می دهد تا احساساتمان را بروز دهیم. ما میتوانیم خود را در آینه موسیقی ببینیم اما نباید آن را نوعی قرص جادویی بدانیم و توقع داشته باشیم که بتواند احساسات منفیمان را برطرف کند. تأثیر گوش دادن به موسیقی برای دوری از احساسات منفی، موقتی است و این خود ما هستیم که باید برای تغییر دادن شرایط و حل کردن مسائلمان کاری انجام بدهیم.
منبع: psychologytoday.com