غذای آهسته (slow food) در نقطه مقابل غذای سریع (Fast Food) و درمجموع سبک زندگی سریع قرار میگیرد.
فست فود، فست فشن و چیزهای سریع دیگر در دهههای اخیر، باعث تولید انبوه و سرعت دادن به فرایند مصرف و دورریز شده و زندگی بشر را تحت تاثیر قرار داده است.
این سبک زندگی با سرعت و شدت در حال از بین بردن منابع طبیعی و محیطزیست ماست. در این میان جریان اسلوفود در مقابل فستفود و اسلوفشن(اهمیت دادن به سنتها و محیطزیست در طراحی کفش و کیف و پوشاک) هم مقابل جریان فست فشن به وجود آمده است. پس از آن، دهها شاخه دیگر در جنبش آهستگی در کشورهای مختلف ایجاد شده که عده زیادی به آنها علاقهمند شدهاند مانند مدیریت آهسته، آموزش آهسته، گردشگری آهسته، شهر آهسته، خواندن آهسته و …. اما بهطور مشخص این روزها اسلوفود در مرکز توجههاست که این اصول سهگانه را دنبال میکند: خوب بودن(تولید غذای خوشمزه و باکیفیت)، پاک بودن(تولید محصولات سالم با فرایندهایی که به محیط صدمه نمیزند) و منصفانه بودن(قیمت مناسب و در دسترس برای مخاطبان با شرایط منصفانه در پرداخت). درباره این جنبش بیشتر میخوانیم.
تاریخچه اسلوفود
حلزون، نماد جنبشی است که چندین سال از شروع آن در اروپا میگذرد و به مرور افرادی از سراسر دنیا به آن ملحق شدهاند.
غذای آهسته(slow food) در نقطه مقابل غذای سریع (Fast Food) و درمجموع سبک زندگی سریع قرار میگیرد.
کارلو پترینی، خبرنگار ایتالیایی غذا و نوشیدنی، اولین کسی بود که در سال ۱۹۸۶ جنبش اسلوفود را بنا نهاد. او که از فستفودها خسته شده بود بهدنبال زنده کردن غذاهای سنتی و سالم ایتالیایی بود. این اتفاق همزمان با افتتاح شعبه مکدونالد در رم بود و پترینی قصد داشت به مردم بفهماند که آرامش با استفاده از غذاهای سالم به دست میآید. سپس در سال ۱۹۸۹ بیانیه بنیان گذاری این جنبش جهانی توسط نمایندگان ۱۵ کشور در پاریس امضا شد. این روزها جنبش غذای آهسته در ۱۵۰ کشور جهان رواج دارد. این نگرش جدید به آشپزی، جنبشی اجتماعی است که با مبارزه علیه هرگونه یکسانسازی ناشی از جهانیسازی همگام است و پیشنهادهایی صلحطلبانه برای حفاظت از محیطزیست دارد. حامیان این جنبش چند صدهزار نفر هستند که از تولیدکنندگان، کشاورزان، دامداران، ماهیگیران و صنعتگران حمایت کرده و با تبادل اطلاعات در ایجاد فردایی بهتر همکاری دارند.
اسلوفود یک سبک زندگی است
این جنبش تنها مربوط به سلامتی نیست، بلکه یک نوع سبک زندگی است. به ظاهر تصور میشود هدف اصلی این جنبش رواج دادن غذاهای محلی و سنتی و افزایش آگاهی درباره ارزش غذای سالم باشد اما هدف مهم آن مقابله با فستفود و تولید مواد غذایی صنعتی است. غذای آهسته به این معناست که بهجای آن که با بیشترین سرعت غذا را آماده کنیم و در کمترین زمان آن را بخوریم، بهتر است مانند نسلهای پیشین و غذاهای سنتی، وقت کافی برای تهیه غذاهای سالم اختصاص دهیم و در کنار یکدیگر از خوردن آن لذت ببریم. در نتیجه غذاخوردن را نه فقط با هدف رفع گرسنگی، بلکه به عنوان فرایندی فرهنگی و اجتماعی نگاه کنیم. همانطور که در فرهنگ و سنت خودمان از قرنها پیش آبگوشت را به عنوان یک غذای سنتی داشتهایم که ساعتها پخت آن طول میکشد و هنگام خوردن هم با آداب مخصوص، همه اهل خانواده کنار یکدیگر آن را نوش جان میکنند یا نان سنگک که بیشترین زمان پخت را دارد و سالمترین نان است. چیزی که جنبش غذای آهسته در نظر دارد این است که لذت خوردن و نوشیدن غذاها و نوشیدنیهای عالی باید با تلاش برای حفظ تنوع غلات، سبزیجات، میوهها و گونههای حیوانی باشد. حتی روشهای کشت و تولید سنتی که در معرض نابودی است هم مورد حمایت قرار گیرد.
اسلوفود مخالف مدرنیته نیست
نکته دیگری که جنبش غذای آهسته به آن توجه دارد ارتباط بین تولید کنندهها و مصرف کنندههاست. این جنبش به جای کلمه مصرف کننده، از «شرکای تولید» استفاده میکند، به این معنا که همه ما باید بدانیم غذایی که میخوریم چگونه تهیه میشود و برای بهبود کیفیت آن تلاش کنیم. البته جنبش آهستگی به هیچ وجه مخالف پیشرفت علم و فناوری نیست و هرگز کسی را به کنار گذاشتن مظاهر مدرنیته دعوت نمیکند. بلکه خواستار تغییر در نگرش پرشتاب به زندگی است که در آن همه چیز باید به سرعت اتفاق بیفتد. اتفاقا با کمی دقت در فرهنگ خودمان هم به انواع جلوههای همین دعوت به آرامش برمیخوریم. ضربالمثلهای معروف «عجله کار شیطان است» و «رهرو آن است که آهسته و پیوسته رود»، نمونهای از توجه به آرامش و تاکید بر بردباری در پیشینه ماست.