مهارت شما در کار با تیغ و قیچی و هنرتان در آراستن ریش و مو، سر جای خود اما یک آرایشگر به چیزی ورای این ویژگیها نیاز دارد.
مجموعه فرهنگ شهروندی قرار است به ما کمک کند در تعامل با یکدیگر، نقاط مثبتمان بیشتر از منفیها باشد، در حرفه آرایشگری چه رفتارهایی نقاط منفی بهشمار میرود و چطور میتوانیم آرایشگر بهتری باشیم؟
بازخوردهای شما درباره ظاهر مشتریانتان میتواند اعتمادبهنفس آنها را تحتتأثیر قرار بدهد؛ «نمیخوای برای پرپشتتر شدن ابروهات کاری بکنی؟»، «موهات هم که سفید شده»، «یه ماسک خوب دارم که پوستت رو از این حال درمیاره». این جملات به مشتری شما پیام نازیبا و ناکافی بودن میدهد و به زبان آوردنشان غیراخلاقی است، هرچند به درآمد بیشتر منجر شود.
آرایشگرها به تواناییشان در برقراری ارتباط دوستانه با دیگران زبانزد هستند ولی یادتان باشد برای این ارتباط حدومرزی تعیین کنید؛ مطرح کردن سوالهای شخصی و کندوکاو در زندگی مشتریانتان، آنها را معذب میکند. برای باز کردن سر حرف، سوژههای کلی پیدا کنید.
اگر ترجیح میدهید در سالن آرایشگاهتان موسیقی پخش شود، سلیقه همگانی را درنظر بگیرید. آهنگهایی که توی خودرو، تولد، جشن عروسی و مهمانی گوش میدهید، لزوما انتخاب خوبی برای فضای آرایشگاه نیستند. بهتر است بروید سراغ موسیقی آرام و بدون هیاهو.
شما بهواسطه شغلتان از آخرین مدهای زیبایی مطلع می شوید اما نباید مشتریتان را برای طبق مد بودن، تحتفشار بگذارید؛ «این مدل مویی که تو میخوای، مال ۱۰ سال پیشه». زیبایی و آراستگی، معیار قطعی و جهانشمول ندارد؛ سلیقه فردی است که تعیین میکند چه چیزی برای چه کسی مناسب است. شما بهتر میدانید که مدهای فراگیر را هم درنهایت سلیقه فردی است که تعیین و به دیگران تحمیل میکند.
آرایشگری، حرفهای رقابتی است ولی این موضوع دلیل نمیشود که کار همکارانتان را زیر سوال ببرید. اگر عادت دارید به همه مشتریهای جدید بگویید که آرایشگر قبلی، مو و ابرویشان را حسابی خراب کردهاست، یادتان باشد این ترفند خوبی برای جلب مشتری نیست. مهارت شماست که مشتری را نگه میدارد، نه حرف زدن پشتسر دیگران.
نویسنده : الهه توانا| روزنامهنگار